کتران قطران
کتیران
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کتیران. [ ک َ ] ( اِ ) قطران است و آن دارو باشد که بر آدم و اسب و استر و گاو و سگ گرگین مالند نیک شود. ( برهان ) ( از آنندراج ). قطران. ( ناظم الاطباء ). کتران. ( فرهنگ رشیدی ). رجوع به قطران و رجوع به کتران شود.
فرهنگ عمید
=قطران
قطران#NAME?
کلمات دیگر: