کلمه جو
صفحه اصلی

لوزتین

فارسی به انگلیسی

the tonsils

فرهنگ فارسی

( اسم ) تثنی. لوزه در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .

لغت نامه دهخدا

لوزتین. [ ل َ زَ ت َ ] ( ع اِ ) تثنیه لوزة. لوزتان. دو غده به شکل بادام که هر یک از آن دو به جانبی از گلو نهاده است و این دو غده اسفنجی باشد . دو برآمدگی از گلو. دو گوشت پاره دو سوی گلو. نغنغتین. هما لحمتان عصبانیتان نابتتان عن جنبی الحلقی عند اصل اللسان الی فوق ( ؟ ) یمنعان عن الهواء عن ان یندفع جملة عند الاستنشاق. ( بحر الجواهر ): ورم لوزتین ؛ بیماریی که لوزتین بیاماسد.

فرهنگ عمید

دو غدۀ کوچک بادامی شکل که بیخ حلق قرار دارند و کار آن ها ساختن گلبول های سفید است. &delta، گاهی در اثر هجوم میکروب ها در آن ها تولید چرک می شود که اگر معالجه نکنند چرک و میکروب در لوزه ها باقی می ماند و از آنجا داخل معده و خون می گردد و باعث ورم کلیه و سوءهاضمه و لاغری و ضعف بدن می شود، در این حالت ناچار باید لوزه ها را با عمل جراحی بیرون آورد.

دو غدۀ کوچک بادامی‌شکل که بیخ حلق قرار دارند و کار آن‌ها ساختن گلبول‌های سفید است. Δ گاهی در اثر هجوم میکروب‌ها در آن‌ها تولید چرک می‌شود که اگر معالجه نکنند چرک و میکروب در لوزه‌ها باقی می‌ماند و از آنجا داخل معده و خون می‌گردد و باعث ورم کلیه و سوءهاضمه و لاغری و ضعف بدن می‌شود، در این حالت ناچار باید لوزه‌ها را با عمل جراحی بیرون آورد.



کلمات دیگر: