(اسم ) تره تیزک : ... و زتره هاوند...
ونده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ونده. [ وَ دَ / دِ ] ( اِ ) تره تیزک. ( غیاث اللغات از جهانگیری ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( برهان ). به عربی جرجیر خوانند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( برهان ).
فرهنگ عمید
= تر تیزک
ترتیزک#NAME?
دانشنامه عمومی
(سنگسری) وَندِه؛ تار عنکبوت.
گویش مازنی
تور بافته شده از طناب پشمی جهت حمل کاه
/vande/ تور بافته شده از طناب پشمی جهت حمل کاه
واژه نامه بختیاریکا
خانه نشین؛ در بستر بیماری
کلمات دیگر: