کلمه جو
صفحه اصلی

مشاتاه

فرهنگ فارسی

برشتائ معامله کردن بر زمستان معامله کردن

لغت نامه دهخدا

( مشاتاة ) مشاتاة. [ م ُ ] ( ع مص ) برشتاء معامله کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بر زمستان معامله کردن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

مشاتاة. [ م ُ ] (ع مص ) برشتاء معامله کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بر زمستان معامله کردن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: