کلمه جو
صفحه اصلی

مشابر

فرهنگ فارسی

گرهای گز که جهت پیمایش ربع و نصف و مانند آن داغ و نشان کنند و به اعتبار آن جامه و جز آن فروشند

لغت نامه دهخدا

مشابر. [ م َ ب ِ ] ( ع اِ ) گرهای گز که جهت پیمایش ربع و نصف و مانند آن داغ و نشان کنند و به اعتبار آن جامه و جز آن را فروشند. ( منتهی الارب ). رخنه هائی بر روی ذراع که بر آن مبنا، داد و ستد کنند. ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). || نهرهای پست که از هر طرف در وی آب آید. واحد آن مَشبَر و مَشبرة است. ( منتهی الارب ) ( از محیط المحیط ).


کلمات دیگر: