کلمه جو
صفحه اصلی

کرگاه

فرهنگ فارسی

یکی از دهستانهای بخش ویسیان شهرستان خرم آباد واقع در جنوب خاوری بخش کوهستانی و معتدل دارای ۳۹ آبادی و ۱۱٠٠٠ تن سکنه .

لغت نامه دهخدا

کرگاه. [ ک َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش ویسیان شهرستان خرم آباد است و محدود است از شمال به خرم آباد واز جنوب به دهستان کشور بخش پاپی و از خاور به بخش پاپی و از باختر به بخش ملاوی. قسمتی از این دهستان کوهستانی و قسمتی جلگه و هوای آن معتدل است. از 39 ده بزرگ و کوچک تشکیل گردیده و جمعیت آن 11هزار تن می باشد. قرای مهم آن عبارتند از: بدرآباد، ده باقر، ماسور، سلا و دره نصب. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

پیشنهاد کاربران

کرگاه کلهر یادآور دلاوران ونام آوران مردانی بزرگ وباگذشت وباوجود بوده وهست __حیفه کوره خاصگان کرگاه بچن له هدر ** گیشتیان باغیرت و آماده خطر

ازایل کرگاه کلهرکه درگیلانغرب ساکنندمی توان به خانواده های صادقی، شبابی، کاکایی ( مرحوم کدخدازنون ) ، وپاشایی، که همگی ازطایفه صفرشاه هستنداشاره نمود.

اقوام زیادی ازایل کرگاه هم اکنون درشهرستان گیلانغرب زندگی می کنند. که ازجمله آنها میتوان خانواده های:صادقی، شبابی، الماسی، کاکایی، پاشایی ها ( مرحومان سلمان_فرمان، حسن ) وآرمان_ویسی _مرحوم شهبازصفری ( روستای داربلوط گیلان ) و. . . رانام برد.

دوست عزیز با نام مستعار هیچکس از لطف شما ممنونم
بنده فقط اطلاعاتی رو ارائه دادم که از صحت اونها اطمینان حاصل کردم
بعضی از دوستان عزیز سعی میکنن که در این صفحه از پدر بزرگها و اقوام خودشون تعریف و تمجید کنن
بنده حدی ندارم که بخوام کسی رو نصیحت کنم ولی به نظر من کار جالبی نیست که بخوایم گذشتگان خودمون رو به رخ دیگران بکشیم به هر حال خدا همشون رو بیامرزه اگه هر کسی بخواد اسم اجداد و پدر بزرگ خودش رو اینجا بنویسه که مطمن باشید ایل کرگاه انقد انسانهای بزرگ و سفره دار و دلاور داشته که این صفحه باید فقط اختصاص پیدا کنه به نام بزرگان کرگاه و از اصل موضوع دور میشیم
اما در مورد دوستانی که میگن در فلان کتاب تاریخی خوندیم که ایل کرگاه از لرستان امده و اصالت لرستانی داره چون یه منطقه اونجا هست بهش میگن کرگاه و . . . . . .
میشه لطفا نام اون کتاب رو بگید که ما هم بخونیمش
برای مثال ما چندین روستا با نام کهریز در ایران داریم و چندین روستا با نام های مشترک دیگه در ایران داریم این دلیل نمیشه که بگیم پس همه اونها بهم ربط دارن
و در مورد دوست دیگه ای که گفتند ایل کلهر از لرستان امده و ریشه اون لر هست
فردوسی بزرگ میفرمایند
سواری بود به نام کلاهور به گوردی و مردانگی بود زور
ایل کلهر قدمتش و نامش بسیار قدیمی تر از این حرفاس که بخوایم به لرستان ربطش بدیم
هرودت نویسنده بزرگ در سفرش به غرب ایران کنونی مینویسه که مردمانی بودند در کوهای زاگورتی ( زاگرس ) که از سنگ سخت تر بودند و اوازی عجیب داشتند همچون صدای زوزه بادبود که منظورش همون اواز محلی هوره که مال کلهر و مردم کلهر هست بوده که هرودت در دو هزار و اندی سال پیش میزیسته
ویا اینکه شرف خان بدلیسی نویسنده کتاب شرفنامه میفرماید که ان نهنگ دریای محنت و ان پلنگ کوهسار مشقت فرهاد کوهکن معروف به فرای یکی از جونان ایل کلهر بوده که بازهم این موضوع بر میگرده به زمان ساسانیان و خسروپرویز ( در گوگل سرچ میتونید با سرچ نام کلهر در صفحه ویکی پدیا قسمت ریشیه نام این مطلب رو بخونید )
و همینطور قبور قبرستان گیلان که تاریخ روی بعضی از قبرها هزار و چهارصد سال قبل رو نشون میده و نام گیلانی کلهر که بعد از اسم شخص وفات یافته امده دلیلی بر قدمت و اصالت جداگانه ایل کلهر نسبت به لرستان رو داره
و اینکه ذوالفقار خان کلهر مقارن با حکومت صفویه حدودا پانصد و پنجاه سال پیش موفق به فتح غرب ایران و بغداد وسپس تمامی عراق عرب میشه رو نمیشه زیر مجموعه لرستان دونست ( در گوگل سرچ بنویسید ذوالفقار خان کلهر )
و یا اینکه تیمور لنگ در کتاب منم تیمور جهانگشا در فصل یازدهم به نام عبور از گردنه پاتاق از عشایر کرمانشاهان نام میبره که برای باج گرفتن از تیمور لنگ سد راهش میشن که این مسئله برمیگرده به حدودا هفتصد سال پیش
تمام این موارد حاکی از اینه که ما زیر مجموعه لرستان نیستیم

بنابه نقل قول بزرگترهای قدیم مرحوم صادق علی خان کرگاه، همسری بنام خانم سلطان داشته که ایشان دختر عباس ( صمصام ) یعنی ضابط، کلانتروبزرگ منطقه شیان کلهربوده. خانم سلطان خواهرزاده پاشاه خان قبادیان حاکم وقت کلهرگیلانغرب بوده که درسال۱۲۷۰ همراه صادق علی خان ازمنطقه ماهیدشت به سمت گیلانغرب مهاجرت می نمایند

طایفه صفرشه و سیگه سنگتاش در اصل شهر زور عراق امدند و اصل کریا بحساب میان. . . طایفه الماسی از بازرنگی شیراز ک با ایل بزرگ سیاه سیاه از یک نیا هستن. . . . و طایفه سی مراد ملازمان جاف معافی هستن و طایفه غلامعلی جاف کامیاران هستن. . . ک این پنج طایفه باهم فامیل نسبی و سببی دارند در نهایت ایل کرگاه را تشکیل دادند. .

حکمی نویسا شیران کرگاه . . سالار سالاران مشهور له دعو. . .

مه کور کوردم روله ی که ریا///هشدار وه گشت که س نه کید وه گه ردیا

بزرگ خاندان مرادی:کدخدا محمود مرادیان، مرحوم جهانگیر مرادی از سرداران ایل بزرگ کرگاه کلهر و مرحوم نعمت مرادی از دلاوران ایل بزرگ کرگاه. جوانمرگ بهزاد و شهید عبدالرضا مرادی
بایه قوش کور بای یه چیو گَن خونید. . . . بَرد بنچینه سرداریل کَنید
یَه و کو چین او سرداران او سلام سلام سو ایواران

کرگاه نام طایفه بزرگی درشهرماهیدشت کرمانشاه است . که از چند تیره تشکیل شده به نامهایی . صفرشاه. سیدمراد. الماسه. لالوان. سیگه. کردگه. خلامعلی. وبیشتر مردم طائفه کرگاه به کشاورزی ودامپروی مشغول هستند و مردم شهرهای دیگه مردم ماهیدشت با نام کرگاه می شناسند
و بزرگانی چون عزالدین الماسی. جهانگرد رحیمی. منوچهرصفری . نیاز مرادی و صادق مرادی دارد مردم طائفه کرگاه همه دلاور زبردست وچابوکند . واسه سواران ماهری هستند

و خدا دی نیتید دلاوریله جور کوریل کریا. .


درباره مرد دلاور بابا خان صفری صفرشاه

ببخشید علی شاه خان الماسی یادت رفته مگر میشه بزرگ مردی مسل ایشان ازیادبره

کرگاه شاخه بزرگی از ایل کلهر دومین ایل بزرگ کشور است مردم کرگاه در ماهیدشت ساکنندبیشتر روستاهایی ماهیدشت مردم کرگاه زندگی می کنند که عبارتند از روستایی چغاصفر. چغاکلبعلی. چغابهار. ملازمان. سنگتراش. ده سفید. لالوان گرزبلوط. چغازرد. حسن آباد. عالی آباد . بانگنجاب. وتعدادبیشماری ازمردم کرگاه کلهر در اسلام آباد . گواور. گیلانغرب وقصرشیرین وخودکرمانشاه زندگی می کنند. مردم کرگاه کلهر مردمان خون گرمی هستند بیشتر شغل مردم کرگاه دام پروری وکشاورزی است وهمیشه در دفاع از کشور ومرزوبوم نقش بسیارزیادی داشتند وشهیدان زیادی برای دفاع از کشور تقدیم انقلاب اسلامی کردند مردم کرگاه کلهر مردمانی صلح جو ومهربانند ودر پرورش اسب واسب سواری حرف اول را میزنند وبزرگان کرگاه کلهر در همه جا به فکر صلح ودوستی هستند . کرگاه از چند شاخه تشکیل شده به نامهایی . صفرشاه. صیدمراد. الماسه. لالوان گرزبلوط سیگه. کوردگه وغلامعلی وبزرگانی چون عزالدین الماسی . جهانگرد رحیمی . منوچهر صفری . نیاز مرادی وصادق مرادی رادارد

روستای کاشنبه دودانگی هم چندخانواری کرگاه دارند که ازطایفه صفرشاه هستن حسین خان صفری فرزند شاه محمدیکی از اصیل ترین مردمان کرگاه

اصل کرگاه طایفه کوردگه هست. وبزرگی مثل رسول نیازه که د ملازمان بوده یکی از بزرگان کرگاه بوده

یادی کنیم از دلاوران کرگاه کلهر ساکن گیلانغرب ک بعد سالها هنوز دلاوری و شجاعتشان زبانزد خاصو عام است:دلاور نامی و بزرگ علی پاشا، دلاور داوود ، بزرگمردو دلاور کاکا نترس و تیرانداز پُر آوازه ، بزرگمرد حاج زنون ، دلاوران بزرگ عزیز، علی عسکر، علی یاور و خیلی دیگر از دلاوران این خطه. . شادی روحشان فاتحه مع صلوات

کرگاه کلهر اصالتشون برمیگرده به لرستان. . سالیان پیش ایل کرگاه در لرستان ساکن بودند و طی درگیری با مردم منطقه خودشون و طوایف آن منطقه و زیربار حرف هیچ کس نرفتن از لرستان کوچ کردن. . دلاوران کرگاه، کرمانشاه را برای زندگی انتخاب کردن و به کرمانشاه امدن که در بین راه با راهزنان منطقه ی کرمانشاه درگیر شدن و کلیه راهزنان را کُشتن. . آمار دقیقشون را نمیدونم ولی ب گمانم ۶ برادر و ۲ خواهر بودن ک زنان هم دلاورانه با مردان در برابر راهزنان جنگیدند و یکی از پسران در آن درگیری کشته شد و پدر آن برادران به خاطر سختی کشته شدن پسرش تحمل نیاورد و درگذشت. . آن برادران در منطقه کرمانشاه ( هریک در شهری ) ساکن شدند. و ایل بزرگ کرگاه را در کرمانشاه زبانزد خاصو عام کردند. .
اسم پسرانش علی پاشا، علی محمد، کمرخان، سیخان، نوروز، همه خان. . اسم زنان شایجان وزرین
زرین زر ورق کیشا و سردا
شایجان وینه باز کلاوان پردا
( زرین رو سری وچادر دارای منجنیق به سر کشید
شایجان همچون باز اهمیت به کسی نداده و در جنگها سر از تن جدا میکرد )

البته اسم پسران تمرخان، علی پاشا، نوروز ، نظر، علی محمد، سیخان میباشد و دخترانش شایجان و زرین بودند در بالا به اشتباه پسران سیخان ( کمرخان و همه خان ) را جز پسران تمرخان نوشتم. .
لازم بذکر است ک این تاریخچه برمیگرده به 400 سال پیش ک در آن زمان پسران کرگاه به اسم صفرشه ، سیگه، سیدمراد، الماسه در کرمانشاه حضور داشتند. .
و پسران تمرخان هم به شاخه ای از کرگاه بخاطر محل سکونتشان به کرگاه لقب خوردند

نه ترسو جور شیره روله جوانه//سواره سو نیه که فه کلاش وه شانه♡♡

عزیزان اون زمان گذشت الان کرگاه با تمام مردم ایران وصلت وبه شرایط شغلی درتمام نقاط ایران زمین هستن ما همه ایرانییم من کرج زندگی میکنم ۱۰ساله بخدا یسری مردمان ترک وبلوچ عین خودمان شاید بهتر دیدمان باز کنیم همه از ادم و حواییم خدایمان یکیست دینمانم یکی

اولا کرگاه خودش ایل جداگانه ای هست و زیر مجموعه ایل کلهر نیست چون خود شخص کرگاه از شهر زور عراق از روستایی به نام براز امده و فقط یک پسر داشته به نام رحمان شاه یا به زبان خودمان ریملشه و رحمان شاه دو پسر داشته به نام های صفرشاه و غلام شاه و یک دختر داشته که اسمش نا معلومه و صفرشاه سه پسر داشته به نامهای علی محمد یا علی مامه پدر ( باوگی و شامار ) و به محمد ( پدر شهباز یا شاواز ) و شاه محمد یا شامامه
و خود غلام شاه هم همون طایفه غالمعلی هستن
و دخترش رو هم به یکی از اون سه برادر که عیار ( پهلوان ) شیراز بودن و به ایل کرگاه ملحق شدن داد نام اون سه برادر هم الماس و تیغواز و هلماس بوده که دخترش رو به الماس میده
و ابتدا ایل کرگاه به دستور اگر اشتباه نکنم لطفعلی شاه قاجار به حفاظت و جمع کردن مالیات شهر های مرزی کرمانشاهان گماشته میشه و در اون زمان به چنین شخصی لقب کاراگاه رو میدادن که با گذشت زمان به کرگاه تعقیر تلفظ پیدا کرده
و اصلا چیزی به نام دزدی رو انجام نمیدادن تا اینکه جد دوستان گرامی و ارجمند الماسی از شیراز میاد راه زنی رو به صفر شاه و پسرانش اموزش میدن و اینجوری میشه که ره زنی و قطاع الطریقی رو در بین ایل کرگاه باب میکنن
و اما طایفه کردان شاه یا همون کردگه از عراق امدن و اصالتا کرد هستن ولی کرگاه نیستن و همچنین طایفه سیگه یا همون سیدگان اصالتا از سامرا اومدن با سید های روستای سامره ماهیدشت از یک نیا هستن

ایل کلهر از نظرلغت / کل به معنی بز کوهی هر یا هوره از آواز باستانی زردشت که ستایش بوده که الآن به هوره معروف است
گرفته شده خلاصه ایل کلهربیست طایفه است که کرگاه یکی از آنها است /ایل کلهر / جز قوم ماد هستند آریایها ۴۵۰۰ سال پیش درشمال روسیه امر وزی یعنی سیبری به دامپروری مشغول بودند
به علت سرمای ناگهانی مجب ور به مهاجرت می شوند به طرف جنوب می آیند به سه دسته تقسیم می شوند یکدسته به نام پارس ها به جنوب ایران می ر وند دسته دوم به نام پارت ها به شمال شرقی ایران می ر وند دسته سوم به نام مادها به غرب ایران
می ر وند طایفه کرگاه در منطقه ماهیدشت ساکن می شوند
چون منطقه ماهیدشت مناسب برای کشاورزی بوده
درضمن ریس طایفه کرگاه باباخا ن بود که جانشین او پسر بزرگش
کد خدا شابندر صفری بوده است



کسانیکه خود را مهاجر می دانند در اشتباهند ماهیدشت در نزهت القلوب مستوفی در سال ۷۴۰ ه. ق یکی از ایلات کرد نشین بوده و مستوفی به توصیف آب و هوا و مردم و تعداد روستاهای آن پرداخته یعنی ۷۰۰ سال پیش هیچ هیچ هیچ سندی مبنی بر مهاجر بودن موجود نیست مگر رفتن به سفر جنگ و برگشتن

لرستان یکی از مناطق زیست کورد های کلهر بوده و هست همانطور که شارزور هست.
ایلات و شعب کلهر در سرزمین وسیعی از کویه تا نهاوند و خرم آباد که امروزه مرکز استان جعلی لرستان شده زندگی می کرده اند .
منطقه کرگا در اون استان نشانی بر نژاد اصلی آن جاست.

کرگاه نام دو دهستان کرگاه شرقی وکرگاه غربی درجنوب
خرم آباد است که در این دو دهستان بالغ بر ۱۰۰ روستا
وجود دارد ومعنی کر در زبان لری پسر است ومعنی گاه
همان معنی فارسی آن. مکان است واحتمالاطایفه کلهر که ریشه لرستانی دارنداز این منطقه به ماهیدشت
مهاجرت کرده اند ودر نهایت کرگاه یا کرگه به معنی محل
زندگی کر ودر فرهنگ لری کر اشاره به جوانمرد وشجاع هم دارد. وحدتی

یکی از سی وسه طایفیه کلهر میباشد. . . وزبان کوردی که مردم کرگاه صحبت میکنند از اصیل ترین لهجه های کردی کلهری میباشد. . دوستان لطفا اطلاعات وسواد کافی ندارید اظهار نظر غلط نفرمایید. . . سپاس

کلهر و کریا نازه
کلاش وه ده سه برنو و شانه مه قروان ئاگر ده م پرانه

طایفه کرگاه در واقع از شهر زور عراق امده اما دو طایفه از ا ایل از خرم اباد به ماهیدشت مهاجرت کردن و با ایل کرگاه وصلت کردن که الان به اونها خل شامامه یا طایفه شامامه میگن ، که خانوادههای محترم صیدی مستقر در قصرشیرین و خانوا های فتاحیو خانواده های گندم کار مستقر در اسلام اباد چند خانواده در رووستای کاشنبه فامیلی جعفری و چند خانواده غلامی ازین طایفه میلاشند

دهستان کرگاه در خرم اباد از نسل کرم کلهر هستند که بنا به دلایلی از ماهیدشت کرمانشاه به اون منطقه رفت وحالا تعدادشون زیاد شده واتفاقا نام کرگاه را به بخشی از منطقه سکونت خود گذاشت تا نوادگانش در اینده اصالت خودشون را بدانند و منطقه بالاگریوه هم از نسل همین کرم کلهر هستند و کلهرتبارند و مشهور ترین طایفه کرگاه در انجا به نظر من کردعلیوند است که خود کردعلی وند هم چندین طایفه بزرگ مانند شیرعلی ون و مرادعلی ون و نظرعلی ون و. . . . . . . . . . و دهها طایفه دیگر منشعب میشه

بزرگواری که گفتی طایفه سیگه بهشان میگن سیدگان ، به طایفه سیگه میگن طایفه سیدمحمدکه اسم جدپدری طایفه رحیمی بوده اگه اینجوری که تو میگید بود امروز همه ما سید بودیم، طایفه سیگه دراصل یا برادر صفر شاه یا پسریا شایدم صفر شاه پسر سیگه بوده اطلاعات دقیقی در مورداین موضوع ندارم فقط میدانم که صفرشه با طایفه سیگه یکی بودن حالا زیادم مهم نیست که ما با صفر شاه از یک قوم هستیم فقط میخواهم هویتو اصالتمان را ثابت کنم ، اسم سید در زبان عربی به معنای آقا است همین الانم ما کلی اسم عربی و سید داریم که نه شجرنامه دارندکه سابت کنی بگی سیدن ونه هیچ سندمدرک دیگری فقط اسم سید رو دوست داشتند که اسم فرزندشان را ان زمان سیدمحمدیا سید مراد یاهر سید دیگری، هیچ وقت سید بودن هویت کسی را مشخص نمی کند مگر اینکه کسی شجره نامه داشته باشه که جد او سیدبوده باشدتو که تا این حدبی اطلاعی هیچ وقت چنین تاریخ را روایت نکن آمدی با یه اسم سیدبودن فلسفه یک طایفه رو روایت کردی، شده حکایت همان که میگن، مگه هرکی سیبیل داشته باشه پدر جناب الیه خواهشن درمورد هرچیز که خبر دقیقی نداری بی خودی چیزی از خودتان ننویسید

دیگر مادر نزاید و شخصی به بزرگ منشی و مردانگی شاکر خان الماسی را به کرگاه و کلهر تقدیم ننماید شما عزیزانی که عزالدین الماسی رو بزرگ الماسیا میدانید یا سنتان به دیدن ایشان قد نمیدهد یا چیزی از بزرگی نمیدانید بزرگی به قطر شکم نیست بزرگی به منش است کسی که اوازه و بزدگیش تا عراق نیز رفته است. او فرزند احمد مراد خان بود که در جنگ با سنجابی تمامی بزرگان گریختند و یکه و تنها خودش ماند و پس از دستگیری توسط بزرگ ایل سنجابی ( علی سلیم ) مورد تحسین و تشویق قرار گرفت و وی انقدر به شخصیت وی علاقه مند شد که دختر ارشدش را به عقد او دراورد و یکی از بزرگترین وصلت های طایفه ای و قومی را در استان کرمانشاه شکل داد

باسلام لطفا اطلاعات غلط ندین در میان طایفه کرگاه بزرگان زیادی هست از ولی در این طایفع دومرد بزرگ لقب داشتن وگرفتن از سران گلهر وحاکمین کلهر یکی حبیب سالار پدر علیشاه الماسی ودیگری جوهر سالار نظام پدر حسین ( جوهره ) الماسی در طایفه کرگاه ماهیدشت میباشن که باعث وصلت ایل سنجابی وکرگاه جوهر سالار بوده که برای برادر زاده خود کدخدا احمد دختر سلیم علی اقا از سنجابی را خواستگاری کرده به اسم مینا واین وصلت بین سنجابی وکرگاه شده وبزرگان دیگر مانند منوچهرصفری فرند شابندر وجهانگرد رحیمی فرزنداسماعیل وعزالدین الماسی که اگر همیشه اسم ورسم بعضی عزیزان ورد زبان میباشه چون در صلح وسازش در منطقه زیاد شرکت میکنن ومتاسفانه فرزندان دیگر بزرگان چون در عمر خیر وصلح وسازش ومراسمهای ایلی کم شرکت میکنن نامی از این عزیزان نیست ولی هستن بزرگانی که کسی هنوز رنگ سفره وخانه این بزرگان را ندیده ان ولی نام خودشان را سر زبان با رفتن به همه مراسمها بزرگ کردن ایل کرگاه به سفره داری معروف بوده وهستن

دلاورمردی مثل ولی آقاالماسی سخاوت دارسیاست مدار نیکنام مادرش خاور فرزند حسنعلی پدر بزرگ کریم الماسی وپدرش جوانمیر پدر بزرگ عزالدین الماسی دیگه نمیاد

اقای رحیمی عزیز
اگه بپرسی بهت میگن
قدیما وقتی بقیه مردم کرگاه از کنار سیاه چادر تخمه سید مراد رد میشدن میگفتن خل سیدگاناین و همینطور از کنار سیاه چادر تخمه کردگه رد میشدن میگفتن خل کردگان
من با نظر اقای صفری کاملا موافقم و واقعا اطلاعاتشون جامع و دقیق بود
چون دقیقا ایشان صحبتهای پدر بزرگم رو تکرار میکنن که واقعا جای تعجب داره این اطلاعات دقیق

اقای رحیمی به نظرم سه نفر در اون زمان تونستن لقب از حاکم وقت داوود خان کلهر یا سلیمان خان امیر اعظم یا عباسخان قبادیان بگیرند
اخه شما فقط اسم دونفر از مردم محترم الماسی رو بردید
مرحم فرخ خان سالار عموی مرحوم کدخدا شابندر صفری هم به خاطر شجاعت و درایت در مدیرت جنگ هنگامی که لرها به گرمسیر حمله کردند از مرحوم عباسخان قبادیان لقب سالاری رو میگیرن

در زمان اسماعیل خان حاکم کلهر . عده ای از خوانین شهره زور واقع در منطقه گیج . در در گیری که میان این قوم پیش می اید منجر به قتل چندین نفر میشود واین حادثه باعث کوچ کردن عده زیادی از مردم قبایل میشود حتی بین راه زن ریس قبله پسری به دنیا می آورد که اسمش میگذارن خمان ( یعنی بزرگ قبیله ) ودر نزدیکی کیلانغرب ( روستای بنا میکنن و ( بعد ها به روستای کرکها مهشور میشه ) ) سکونت میکنن چون چالاک و سوار بر اسب ییلاق و قشلاق میکردن به هیچ کس باج ندادنباعث نارضایتی اسماعل خان میشه وفرمان کوچ اجباری انها را صادر میکنه عده ای از انان در همان نزدیکی ( یعنی طایفه خمان ) 'عده دیگر به ( قلعه شاینو ) عده دگر چون کوچرو بودن در اطراف ماهیدشت سکونت کردن در روستای بانگنجاب ( شه تیل ) وکوه کور کور

خانواده های صادقی درشهرستان گیلان غرب ازاصیل ترین تخماره وطایفه صفرشاه هستند که بااستنادوشواهدمعتبراجدادشان به صادق علی خان وآزادخان ونجفعلی خان لالوان می رسد

ازخانواده های صادقی ساکن درگیلانغرب که ازایل کرگاه صفرشاه هستند، میتوانیم ازخانواده های:خیراله، سرهنگ کورش، آرش، سجاد، حمیدرضا، روح اله، حاج لطف اله، مسعود، احسان، اشکان، عرفان، امیررضا، طاها، علی، مهندس طاهر، محمدصادق، رضا، نصرت اله، دکترمحمود، سرهنگ خلبان اسفندیار، وعبدالرضا، که درحال حاضردرقیدحیات میباشند، میتوان نام برد.

خانواده های صادقی درگیلان غرب ازاقوام اصیل وبزرگ کرگاه صفرشاه باوگی هستند.

چندین دهکده در شمال شهر هولیر ( اربیل ) و مرز ترکیه وجود دارندکه اکنون هم به زبان کوردی و لهجه کلهری - زنگنه صحبت می کنند بنام سیدکان ( صیدکان ) و منطقه آنها هم به این نام است و خود را کلهر می دانند.
دوستان من دقیقا از ۱۴ سالگی یعنی ۵۲ سال است که در باره تاریخ و زبان این منطقه مطالعه مرتب دارم ولیدر بسیاری موارد اجازه به خودم نمی دهم مطلق اظهار نظر کنم آنطور که بعضی از دوستان انجام میدهند. موفق باشید .



جناب ح ارآلمان که درموردشهرهولیراربیل اظهارنظرفرمودی. شمااطلاعاتی موثق درموردایل کرگاه آنچنان نداریدوگرنه بایداشاره میکردیدکه آن مردمی که درآنجا زندگی میکنند نیز متعلق به ایل کرگاه کلهرند نه ایل زنگنه

اصلی ترین شاخص بارزقوم ونژادآریایی ها، مادهاهستندکه درجهان ازنظراحساس وعاطفه بی نظیروهویدامی باشند ، که دربین تمامی اقوام ونژادهای ایران ( آرام ) که ریشه وبذراقوام آریایی جهان است، می توان به دومین اقوام وایل بزرگ آن یعنی کلهراشاره نمود، وبازازنقطه نظرخون گرمی، زبان شیرینی وسایرجوانب عواطف واحساسات وارتباطات ازمیان کل اقوام وایلات کرد کلهر، ایل کرگاه کلهر، که یکی ازایلات مهم وپرجمعیت بوده که قدرت وقوه ارتباط جمعی خارق العاده ای ، دارند رامی توان نام بردکه قدمت وتاریخ دیرینه زیادی دارند

حیفه کوره خاصگان زیو چن له هدر
گیشتیان شوگردو لامه له کمر

حیفه کوره خاصگان زیو چن له هدر
نترسو بی باک، شجاع چیو نظر

بیوشن و کیوگان سیاه بپوشن
دی خاصه کورگان نیچن و شکار کوشتن

ب مناسبت درگذشت علی نظر نظری شیرمردی از طایفه سیخان فرزند علی یاور نوه کمرخان ب سوگ می نشینیم
تاریخ 1400/5/3

کرگاه طبق اطلاعاتی ک بنده از کتب تاریخی مطالعه کردم برگرفته از کل ب معنای بز کوهی ب اضافه گاه است ک اشاره ب چابکی مردمان این دیار دارد، کرگاه یکی تز شاخه های خوشنام ایل بزرگ کلهر میباشد و سرداران کرگاه پشت ب پشت داود خان ب قصد فتح تهران با دسیسه دولت وقت و ایل بختیاری در جنگ نابرابر نوبران شکست میخورند، داود خان ب دسیسه نامردان در کرماشان ماندگار میشود و ایل بدون سردار ب مصاف نابرابر دولت و ایل بختیاری ک مجهز ب بروزترین سلاحهای آنزمان بودند رفتند،
از کرگاه بگوییم و نامی از صیداحمد صفری نیاوریم سخن ب بیراهه برده ایم،
صید آمدی دێرن داڵگ خاڵیە، جۊ باز شەش دانگ خوەێ شکاریە
ئەگەر بزانن تیمسار و ئەفسەر ، حقوق پەێ مەدەن فەرزەند صەفەر
روح سرداران بنام ایل کرگاە نظیر ابراهیم بەسە صیداحمد صفری و خانان الماسی شاد،
گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز، توی گهوارەێ چوبی پسری هست هنوز،


دقیقا صحبت های آقای صفری مهرداد راتاییدمیکنم طایفه صفرشه وخلاملی برادرند گذشت زمان و وصلت های پیش آمده طایفه هارا باهم فامیل کرده مثلا خل سی مرای منالیل مرحوم کلای ماموت مرادی میمزایل خومن الماسه خالوان خومه نسبت یلیگ وتم پیش هاته بیومنسه قوم ولی طایفه خلاملی وصفرشه نسبی یکیگن نه سببی

متاسفانە دوستان اسم بزرگان ایل را کم و بیش گفتند و اسمەای بردە شدە بیشتر نام ثروتمندان بود
مگر میشود از صفرشاه سخن ب میان بیاید نام پسر صفر صفری صید احمد صفری از قلم بیفتد، مردی ک ب شجاعتش ب سفره داریش و و ب خون صلح هایش انگشت شمار کرگاه ب خود دیده است، مگر میشود طایفه الماسه ب میان آید و از نوادگان تقیله و نقیله حرفی ب میاد نیاید، از داراب خان و حیدرخان، از سیاوش الماسی ک در بین ایل محترم قلخانی ب سیاو معروف بود، از علی یاور الماسی نامدار الماسی و از مرد گردنفراز الماسی ده سفید مردی ک گردن برای خدا هم خم نکرد از علی اکبر الماسی، از منوچهر و اردشیر صفری پسران صید احمد ک دوست و بیگانه ب شجاعت و دلاوریشان هنوز هم غبطه میخورند،
کرگاه ب تمام طایفه هایش زیباست،
خۆدا ڕو لە دەس طایفەێ شاواز، گشتی شەۊ چەرمی تەمام یەقە واز
با احترام

طایفه چورگه که در ملازمان ساکن هستن به گفته خودشان اصالتا لرستانی هستن بقیه طوایف بجز الماسه که اصالتا شیرازین بقیه کورد بوده بزرگانی چون مرحوم نادعلی غلامی جوانمرگ حیدرعلی غلامی مرحوم شاهبندر صفری عزدالدبن الماسی مرحوم ولی اقا الماسی همه مراد الماسی مرحوم حبیب سالار الماسی وبزرگانی دیگر که حضور ضحن ندارم

داوود خان بعد از خلع اخرین حاکم که از تبار حاجیزادکان کیلانی بودند به اتحاد طوایف کلهر کوشش میکنند اعم از خالدی سیاه سیاه کرکا خزل . . . . و در جنک نوبران در مقابل قوای سه کانه دولتی به فرماندهی رضا خان میر بنج
قوای سردار اسعد بختیاری
قوای أذریها به فرماندهی ستارخان و باقر خان . . . . .
دلیل شکست خیانت ایلات وند عنوان شده در کتاب ایلات و طوایف کرمانشاه در زمان مشروطیت . . . و برجمدار قشون کلهر محمدخان اسفندیاری اخرین کلانتر ایل علیرضاوندی بودن که جنک اوران علیرضاوندی و کرکا رو بس از مشورت با داوودخان به عنوان بیش قراول برمیکزینه بدلیل مهارت در سوارکاری و جنک اوری

باسلام. روایتهای متعددی از پیشینه تاریخی ایل کرگاه وجود داره و نمیتوان به ضرس قاطع یکی را تایید یا تکذیب کرد اما آنچه که از مطالعات تاریخی بدست امده را در صحبتهای آقای صفری بزرگوار مطالعه کردیم. قطع به یقین آقای صفری برای کسب این اطلاعات هم تاریخ پژوهی کرده و هم از پیشینیان خویش کسب اطلاع کرده و روایت معتبری را که قریب به صحت است روایت کردند. از ایشان بابت این اطلاعات دقیق و صحیح تشکر میکنم.
هیچکس


کلمات دیگر: