( اسم ) زنیان نانخواه : (( پدرم پس که نینیا خورشد شکم او زنینیا پر شد . ) )
نینیا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نینیا. ( اِ ) به لغت سریانی ، نانخواه. تخمی که بر روی خمیر پاشند. اجواین. ( برهان قاطع ). زنیان. ( جهانگیری ) :
پدرم بس که نینیاخور شد
شکم او ز نینیا پر شد.
پدرم بس که نینیاخور شد
شکم او ز نینیا پر شد.
؟ ( ازجهانگیری ) ( از رشیدی ).
فرهنگ عمید
= نان خواه۲
نانخواه۲#NAME?
کلمات دیگر: