کلمه جو
صفحه اصلی

چهریق

فرهنگ فارسی

دهیست از دهستان چهریق بخش شاهپور شهرستان خوی .

لغت نامه دهخدا

چهریق . [ چ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای هفت گانه ٔ بخش سلماس شهرستان خوی در جنوب باختری بخش و در مرز ایران و ترکیه واقع است . از شمال به دهستان کره سنی از جنوب بگردیان و شیطال از خاور به دهستان حومه از باختر بمرز ایران و ترکیه و شیطال محدود است . موقعیت این دهستان کوهستانی و سردسیراست . آب مزروعی آن از چشمه سارها و آب (برف و باران )کوههای مرزی میباشد. قسمتی از این آبها پس از مشروب نمودن قراء به رودخانه ٔ زولا میریزد. دهستان چهریق از 30 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده مجموع سکنه ٔ آن درحدود 2780 تن میباشد. شغل اهالی گله داری و صنایعدستی و جاجیم بافی است . محصولش غلات ، توتون است . این دهستان بنام قریه ٔ چهریق که مرکز دهستان میباشد معروف است و محل سکونت ایل شکاک میباشد. تمام راههای این دهستان کوهستانی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


چهریق . [ چ َ ] یکی از قلاع خوی میباشد و مدتی سیدعلی محمد باب مقتدای طایفه ٔ بابیه ... در آن قلعه مأخوذ و موقوف بود. (مرآت البلدان ج 4 ص 302). دهی است از دهستان چهریق بخش سلماس شهرستان خوی . در 19500 گزی جنوب باختری سلماس واقع است . تا سلماس راه ارابه رو و 200 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ زولا آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) : مقرر شدکه سید را از قلعه ٔ چهریق به شهر تبریز آورند... سید باب را از چهریق به تبریز آوردند و در مقام تحقیق حال او برآمدند. (روضةالصفای ناصری ج 10). سیدعلی محمد شیرازی ملقب به باب مدتی در این قلعه زندانی بوده است . سابقاً مجملی از دعوی سیدعلی محمد شیرازی ملقب به باب و خلفای او در فارس و مکالمه ٔ نظام الدوله حسین خان صاحب اختیار آن ملک با او و آوردن معتمدالدوله منوچهرخان او را به اصفهان و بعد از آن بردن او بقلعه ٔ چهریق سلماس و خوی مرقوم افتاد. (روضةالصفای ناصری ج 10). چون بر امنای دولت واضح شد که عامه ٔ خلایق بجهت محبوس بودن سید در قلعه ٔ چهریق در باب علم و فضل او سخنان بلند میگویند... (روضةالصفای ناصری ج 10).


چهریق. [ چ َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای هفت گانه بخش سلماس شهرستان خوی در جنوب باختری بخش و در مرز ایران و ترکیه واقع است. از شمال به دهستان کره سنی از جنوب بگردیان و شیطال از خاور به دهستان حومه از باختر بمرز ایران و ترکیه و شیطال محدود است. موقعیت این دهستان کوهستانی و سردسیراست. آب مزروعی آن از چشمه سارها و آب ( برف و باران )کوههای مرزی میباشد. قسمتی از این آبها پس از مشروب نمودن قراء به رودخانه زولا میریزد. دهستان چهریق از 30 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده مجموع سکنه آن درحدود 2780 تن میباشد. شغل اهالی گله داری و صنایعدستی و جاجیم بافی است. محصولش غلات ، توتون است. این دهستان بنام قریه چهریق که مرکز دهستان میباشد معروف است و محل سکونت ایل شکاک میباشد. تمام راههای این دهستان کوهستانی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

چهریق. [ چ َ ] یکی از قلاع خوی میباشد و مدتی سیدعلی محمد باب مقتدای طایفه بابیه... در آن قلعه مأخوذ و موقوف بود. ( مرآت البلدان ج 4 ص 302 ). دهی است از دهستان چهریق بخش سلماس شهرستان خوی. در 19500 گزی جنوب باختری سلماس واقع است. تا سلماس راه ارابه رو و 200 تن سکنه دارد. از رودخانه زولا آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ) : مقرر شدکه سید را از قلعه چهریق به شهر تبریز آورند... سید باب را از چهریق به تبریز آوردند و در مقام تحقیق حال او برآمدند. ( روضةالصفای ناصری ج 10 ). سیدعلی محمد شیرازی ملقب به باب مدتی در این قلعه زندانی بوده است. سابقاً مجملی از دعوی سیدعلی محمد شیرازی ملقب به باب و خلفای او در فارس و مکالمه نظام الدوله حسین خان صاحب اختیار آن ملک با او و آوردن معتمدالدوله منوچهرخان او را به اصفهان و بعد از آن بردن او بقلعه چهریق سلماس و خوی مرقوم افتاد. ( روضةالصفای ناصری ج 10 ). چون بر امنای دولت واضح شد که عامه خلایق بجهت محبوس بودن سید در قلعه چهریق در باب علم و فضل او سخنان بلند میگویند... ( روضةالصفای ناصری ج 10 ).

دانشنامه عمومی

چهریق به یکی از موارد زیر اشاره دارد:
چهریق سفلی روستایی از توابع بخش کوهسار و در شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی
چهریق علیا روستایی از توابع بخش کوهسار و در شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی
دهستان چهریق دهستانی از توابع بخش کوهسار در شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی
قلعه چهریق قلعه ای سنگی در نزدیکی روستای چهریق علیا در شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی

پیشنهاد کاربران

چهریق : تازی شده واژه پارسی " چهرگ یا چهره " که در اوستا " چیترا" می باشد و به معنای سیما ، روی و رخسار است.


کلمات دیگر: