مترادف مستشرق : خاورشناس، شرق شناس، مشرق شناس متضاد مستشرق : مستغرب برابر پارسی : خاور شناس، خاورشناس
کسی که آشناودانابه اوضاع واحوال ملل مشرق زمین است، خاورشناس( اسم ) عالم استشراق خاورشناس شرق شناس جمع مستشرقین .
مستشرق. [ م ُ ت َ رِ ]( ع ص ) روشن و تابان. ( غیاث ). || شرق شناس.خاورشناس. عالم و محقق و دانا به مسائل مشرق زمین.