کلمه جو
صفحه اصلی

لسان الکلب

مترادف و متضاد

hound's-tongue (اسم)
لسان الکلب، سگ زبان، گل گاو زبان

فرهنگ فارسی

( اسم ) سگ زبان
نام شمشیر . یا نام چند تیغ دیگر .

لغت نامه دهخدا

لسان الکلب. [ ل ِ نُل ْ ک َ ] ( ع اِ مرکب ) حماض. نباتی است دوائی. و حماض را بدین اسم باز خوانند. ( اختیارات بدیعی ). از گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ و از تیره گاوزبانیان است ، خشونت برگهای باریک آن بسیار و بواسطه سمیت کمتر مورد استعمال دارد . ( گیاه شناسی گل گلاب ص 242 ). نزد بعضی لسان الحمل و نزد جمعی حماض صغیر است و مذکور شد و نزد بعضی نباتی است برگش شبیه به برگ بارتنگ و درازتر و باتقعیر و بسیار نرم و اطرافش تند و ساقش زیاده بر دو ذرع و شعبه او بسیار و گره دار و باریک و گلش بنفش و تخمش باریک و اول تابستان میروید و منبتش حوالی آبهاست و بیخش سفید و پرشعبه و شعبها مثل ریسمان باریک و مشبک. در اول گرم و در دوم خشک و طبیخ او بقدر یک رطل رافع ( ؟ ) سپرز و ضمادش جهت التیام زخمهای تازه و گوشت آوردن زخمهای کهنه مؤثر است. ( تحفه حکیم مؤمن ).

لسان الکلب. [ ل ِ نُل ْ ک َ ] ( اِخ ) نام شمشیر تبع. || نام چند تیغ دیگر. ( منتهی الارب ). اسم سیوف. ( اقرب الموارد ).

لسان الکلب . [ ل ِ نُل ْ ک َ ] (اِخ ) نام شمشیر تبع. || نام چند تیغ دیگر. (منتهی الارب ). اسم سیوف . (اقرب الموارد).


لسان الکلب . [ ل ِ نُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) حماض . نباتی است دوائی . و حماض را بدین اسم باز خوانند. (اختیارات بدیعی ). از گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ و از تیره ٔ گاوزبانیان است ، خشونت برگهای باریک آن بسیار و بواسطه ٔ سمیت کمتر مورد استعمال دارد . (گیاه شناسی گل گلاب ص 242). نزد بعضی لسان الحمل و نزد جمعی حماض صغیر است و مذکور شد و نزد بعضی نباتی است برگش شبیه به برگ بارتنگ و درازتر و باتقعیر و بسیار نرم و اطرافش تند و ساقش زیاده بر دو ذرع و شعبه ٔ او بسیار و گره دار و باریک و گلش بنفش و تخمش باریک و اول تابستان میروید و منبتش حوالی آبهاست و بیخش سفید و پرشعبه و شعبها مثل ریسمان باریک و مشبک . در اول گرم و در دوم خشک و طبیخ او بقدر یک رطل رافع (؟) سپرز و ضمادش جهت التیام زخمهای تازه و گوشت آوردن زخمهای کهنه مؤثر است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).



کلمات دیگر: