گرده ماهی
فارسی به انگلیسی
convex, ridged
gibbous
مترادف و متضاد
برجسته، بر امده، محدب، گرده ماهی، گوژپشت
برجسته، محدب، کوژ، گرده ماهی
فرهنگ فارسی
دارای انحنا مانند پشت ماهی .
فرهنگ عمید
۱. آنچه پشت و پهلویش پخ و مانند پشت ماهی باشد.
۲. سرعت گیر.
۲. سرعت گیر.
کلمات دیگر: