مترادف لایتناهی : بی انتها، بی پایان، نامتناهی، نامحدود
متضاد لایتناهی : متناهی
برابر پارسی : بی پایان، بیکران
لایتناهی
مترادف لایتناهی : بی انتها، بی پایان، نامتناهی، نامحدود
متضاد لایتناهی : متناهی
برابر پارسی : بی پایان، بیکران
فارسی به انگلیسی
infinite
فارسی به عربی
ازل
مترادف و متضاد
نامحدود، سرمد، بی اندازه، بیکران، لایتناهی
بی‌انتها، بی‌پایان، نامتناهی، نامحدود ≠ متناهی
فرهنگ فارسی
بپایان نمی رسد، بی انتهائ، بی پایان
۱- ( جمله فعلی ) بپایان نمیرسد . ۲- بی نهایت بی کران بی پایان . توضیح در تدوال فارسی زبانان بقیاس تناهی بکسرهائ تلفظ شود .
بی پایان . بی انتهائ
۱- ( جمله فعلی ) بپایان نمیرسد . ۲- بی نهایت بی کران بی پایان . توضیح در تدوال فارسی زبانان بقیاس تناهی بکسرهائ تلفظ شود .
بی پایان . بی انتهائ
فرهنگ معین
(یَ تَ ) [ ع . ] (ص مر. )بی انتها، بی نهایت .
لغت نامه دهخدا
لایتناهی. [ ی َ ت َ ها ] ( ع ص مرکب ) ( از: لا + یتناهی ) بی پایان. بی انتها.بی نهایت. بی کران.
فرهنگ عمید
بی انتها، بی پایان.
فرهنگ فارسی ساره
بی پایان، بیکران
پیشنهاد کاربران
بی پایان. بی اندازه. تمام نشدنی.
خداوند
بی کران بی پایان
خداوند
بیکران. بی پایان . بدون اندازه . نامحدود. بی انتها. بزرگتر از آن چیزی که فکر میکنی .
بیکران. بی پایان . بدون اندازه . نامحدود. بی انتها. بزرگتر از آن چیزی که فکر میکنی .
خدای بی نهایت ها بی کران بی حد و مرز
کلمات دیگر: