کلمه جو
صفحه اصلی

لجبازی


برابر پارسی : یکدندگی

فارسی به انگلیسی

obstinacy, pertinacity, grudge


perversity, self-will

مترادف و متضاد

pertinacity (اسم)
خود سری، خریت، سر سختی، لجاجت، سماجت، لجبازی

فرهنگ فارسی

۱- ستهندگی ستیزه کاری . ۲- استبداد رای یک دندگی .

لغت نامه دهخدا

لج بازی. [ ل َ ] ( حامص مرکب ) عمل لج باز. لجوجی. ستیهندگی. لجاجت. لجاج. لج. ستیزه کاری. خیرگی.

فرهنگ عمید

ستیزه کاری.

فرهنگ فارسی ساره

یکدندگ


پیشنهاد کاربران

خریت که اصلا معنایش متفاوت است و لجبازی نیست .
ان شاءا. . . همینطورست.

سماجت

به حرف کسی دیگر گوش ندادن، درنگ نکردن

خودسری کردن


کلمات دیگر: