کلمه جو
صفحه اصلی

کاسه پشت


مترادف کاسه پشت : سنگ پشت، لاخه، لاک پشت

فارسی به انگلیسی

tortoise


مترادف و متضاد

turtleback (اسم)
لاک پشت، کاسه پشت، هر چیز برجسته بیضی شکل، عرشه منحنی عقب یا جلو کشتی

سنگ‌پشت، لاخه، لاک‌پشت


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - لاک پشت کشف سنگپشت : [ لقم. خور چرب کرد زو فلک کاسه پشت ور نه شدی خشک شیر دای. اطفال کان ] . ( سیف اسفرنگی ) ۲ - آسمان فلک .

فرهنگ معین

( ~ . پُ ) (اِ. ) ۱ - لاک پشت ، سنگ پشت . ۲ - کنایه از: آسمان ، فلک .

لغت نامه دهخدا

کاسه پشت. [ س َ / س ِ پ ُ ] ( اِ مرکب ) لاک پشت و کشف را گویند. ( برهان ). سوراخ پا. سولاخ پا. باخه. سلحفات :
لقمه خور چرب کرد، زو فلک کاسه پشت
ورنه شدی خشک شیر دایه اطفالگان.
سیف اسفرنگی ( از جهانگیری ).
|| کنایه از آسمان هم هست. ( برهان ) ( آنندراج ). کنایه از فلک. ( انجمن آرا ).

فرهنگ عمید

=لاک پشت

لاک‌پشت#NAME?


واژه نامه بختیاریکا

( کاسه پُشت ) لاک پشت

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
لاک پشت

به معنی لاک پشت


کلمات دیگر: