کلمه جو
صفحه اصلی

گردپاش

فارسی به انگلیسی

pounce box

مترادف و متضاد

spray (اسم)
ریزش، ترکه، ترشح، اب پاش، افشانه، افشان، شاخه کوچک، افشانک، چیز پاشیدنی، دواپاشی، تلمبه سمپاش، گردپاش، سنجاق یا گل سینه کوچک

spray gun (اسم)
تلمبه سمپاش، گردپاش

sprayer (اسم)
گردپاش، سم پاش

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه گرد و غبار بپاشد . ۲ - ( اسم ) آلتی است مرکب از لوله ای کائوچوکی مجوف با گلوله یا بدون گلوله از نوع کائوچوک که بوسیل. آن لوله گرد سم یا مواد دیگر را برای زینت دادن یا جهت لحیم کردن یا دفع آفات گیاهان پخش کند .

لغت نامه دهخدا

گردپاش. [ گ َ ] ( نف مرکب ) گردپاشنده. آنکه یا آنچه گرد پاشد.

گردپاش. [ گ َ ] ( اِ مرکب ) اسبابی که گرد پاشد. اسبابی است که از یک لوله کائوچویی مجوف با گلوله یا بدون گلوله از همان نوع و بوسیله آن لوله ، گرد یا مواد دیگری را برای زینت کردن یا برای لحیم کردن پخش میکنند. ماشینی که بوسیله آن سموم گردگونه را به مزارع و درختان برای دفع انگلها پاشند.

گردپاش . [ گ َ ] (اِ مرکب ) اسبابی که گرد پاشد. اسبابی است که از یک لوله ٔ کائوچویی مجوف با گلوله یا بدون گلوله از همان نوع و بوسیله ٔ آن لوله ، گرد یا مواد دیگری را برای زینت کردن یا برای لحیم کردن پخش میکنند. ماشینی که بوسیله ٔ آن سموم گردگونه را به مزارع و درختان برای دفع انگلها پاشند.


گردپاش . [ گ َ ] (نف مرکب ) گردپاشنده . آنکه یا آنچه گرد پاشد.


فرهنگستان زبان و ادب

{duster} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماشینی برای پاشیدن مواد شیمیایی به صورت گَرد


کلمات دیگر: