گرداله
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
صخرة
مترادف و متضاد
تخته سنگ، سنگ، گرداله
فرهنگ معین
(گِ لِ ) (اِمر. ) ۱ - خاکه ذغال که آن را به صورت گلوله درمی آورند و به عنوان سوخت استفاده می کردند. ۲ - قطعه سنگ تقریباً صاف و معمولاً بزرگتر از قلوه سنگ .
واژه نامه بختیاریکا
( گُردالِه ) چار گرداله به اِشکَم
( گُردالِه ) کلیه؛ ( عضو گرد )
( گُردالِه ) کلیه؛ ( عضو گرد )
پیشنهاد کاربران
Gordale گرداله به ضم گ در زبان بختیاری یعنی قلوه یا کلیه . کمر در زبان بختیاری را گرده و کلیه ها که از پهلو به کمر وصل میشوند را گرداله میگویند
شخصیت داستانی دراز است که : گرداله و دوستانش در جنگلی تاریک گم می شوند. سرانجام به سوی یک روشنایی می روند و به خانه مردی می رسند. و . . .
کلمات دیگر: