گذرایی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
ورود، دخول، تصدیق، بار، اجازهء دخول، گذرایی، هدایت ظاهری
فرهنگ فارسی
مقولهای دستوری مبتنی بر رابطۀ فعل گذرا و عناصر وابسته به آن در جمله
دانشنامه عمومی
در زبان شناسی، گُذَرایی ویژگی ای از فعل است که نشان می دهد آیا فعل افزون بر نهاد برای کامل شدن معنا به جزء اصلی دیگری هم نیاز دارد یا خیر.گذرایی یا تَعَدّی در رویکرد سنتی بر اساس حضور مفعول در جمله تعریف می شود. به عبارتی چنانچه جمله ای علاوه بر فاعل به مفعول هم نیاز داشته باشد یک جمله گذرا (مُتَعدی) نامیده و در مقابل اگر فعلی نیاز به مفعول نداشته باشد و با فاعل معنای آن کامل شود، ناگذرا (نامتعدی) نامیده می شود.
به عبارت دیگر، فعل هایی که به جزء دیگری نیاز ندارند، ناگذرا (لازم) خوانده می شوند مانند فعل رفتن.فعل هایی که به جزء دیگری نیاز دارند فعل های گذرا (متعدی) خوانده می شوند. فعل های گذرا دو دسته اند: فعل های گذرا به مفعول (مستقیم) و فعل های گذرا به متمم.
نمونهٔ فعل گذرا به مفعول: خریدن، دیدن
نمونهٔ فعل گذرا به متمم: جنگیدن، ترسیدن، بالیدن
به عبارت دیگر، فعل هایی که به جزء دیگری نیاز ندارند، ناگذرا (لازم) خوانده می شوند مانند فعل رفتن.فعل هایی که به جزء دیگری نیاز دارند فعل های گذرا (متعدی) خوانده می شوند. فعل های گذرا دو دسته اند: فعل های گذرا به مفعول (مستقیم) و فعل های گذرا به متمم.
نمونهٔ فعل گذرا به مفعول: خریدن، دیدن
نمونهٔ فعل گذرا به متمم: جنگیدن، ترسیدن، بالیدن
wiki: گذرایی
فرهنگستان زبان و ادب
{transitivity} [زبان شناسی] مقوله ای دستوری مبتنی بر رابطۀ فعل گذرا و عناصر وابسته به آن در جمله
کلمات دیگر: