مکوی
لباس شویی
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
خشکشویی، لباسشویی، رختشوی خانه، رختهای شستنی
فرهنگ فارسی
۱- عمل و شغل لباس شو شستن جامه . ۲-( اسم ) دکان لباس شو .
محلی برای شستوشو و خشک کردن و اتوکشی لباسها و ملزومات پارچهای
لغت نامه دهخدا
لباس شویی. [ ل ِ ] ( حامص مرکب ) شستن جامه. || ( اِمرکب ) کارگاه جامه شویی. جامه شوی خانه. رختشوی خانه.
فرهنگ عمید
۱. شستن لباس، شستن جامه.
۲. شغل و عمل لباس شو.
۳. وسیلۀ برقی که به طور خودکار لباس می شوید.
۲. شغل و عمل لباس شو.
۳. وسیلۀ برقی که به طور خودکار لباس می شوید.
فرهنگستان زبان و ادب
{laundry} [گردشگری و جهانگردی] محلی برای شست وشو و خشک کردن و اتوکشی لباس ها و ملزومات پارچه ای
واژه نامه بختیاریکا
شورا
پیشنهاد کاربران
معنی کلمات لباسشویی پاکشوما رو پیدا نکردم خیلی فرق میکنه نوشته هاش با نوشته های اینترنت
کلمات دیگر: