کلمه جو
صفحه اصلی

مختاری غزنوی

فرهنگ فارسی

ابو المفاخر حکیم سراج الدین

لغت نامه دهخدا

مختاری غزنوی. [ م ُ ی ِ غ َ ن َ ] ( اِخ ) ابوالمفاخر حکیم سراج الدین عثمان بن عمر غزنوی. از شاعران بزرگ دربار غزنویان است که در اواخر قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری می زیسته است. وی اول عثمانی تخلص داشته که بعد مختاری را برگزیده است. مختاری ، مداح دربار ملک ارسلان سلجوقی و سلطان ابراهیم غزنوی بود. وفاتش در 544 هَ. ق. در غزنین واقع شد و از وی قریب هشت هزار بیت باقی مانده است. و رجوع به مجمع الفصحا ج 1 ص 598 و آتشکده آذر چ شهیدی ص 117 و تاریخ ادبیات صفا ج 2 ص 501 شود.

دانشنامه عمومی

مختاری غزنوی از شاعران بزرگ اواخر قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری قمری، در دربار غزنویان بوده است و بویژه در خدمت سلطان ارسلان پادشاه سلجوقی کرمان یعنی قارودیان را نیز مدح گفته است. دیوان اشعارش حدود ۸ هزار بیت شعر دارد. علاوه بر آن از وی دو مثنوی به نامهای هنرنامه یمینی و شهریار نامه باقی مانده است.
مختاری از استادان بزرگ سخن در عهد خود بود. در قصیده بسیار مسلط بوده و در مثنوی های خود شاعری موفق به حساب می آید. او در سال ۵۹۴ ه. ق درگذشت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
مختاری غزنوی، سراج الدین، ابوعمر عثمان
حکیم و شاعر، متخلص به مختاری. ملقب به ابوالمفاخر و ملک الکلام. وی ابتدا عثمان تخلص می کرد. او از شعرای دربار غزنویان و با ابراهیم بن مسعود غزنوی (492-450 ق) و مسعود بن ابراهیم (508-492 ق) و عضدالدوله شیرزاد بن مسعود بن ابراهیم و ابوالملوک ارسلان بن مسعود بن ابراهیم معاصر بود.
علاوه بر غزنویان، او سلاجقه ی قاوردیان کرمان و سلاجقه ی عراق را نیز مدح کرده است. از شعرای معاصر مختاری می توان مسعود سعد سلمان، امیر معزی، سنایی غزنوی و ابوالفرج رونی را نام برد.
او مسعود سعد را مدح گفته و سنایی وی را مدح کرده است. در تذکره ها برای وفات وی تاریخ های متفاوتی از 534 تا 555 ق ذکر شده است. همچنین بعضی از تذکره ها او را ممتاز غزنوی، استد سنایی غزنوی می دانند که بعد از فوت سلطان ابراهیم بن مسعود به هندوستان رفته است.
از آثارش: مثنوی «شهریارنامه»، در ذکر داستان شهریار پسر برزو، از نوادگان رستم زابلی به درخواست سلطان مسعود بن ابراهیم که تقلیدی از «شاهنامه ی» فردوسی است؛ مثنوی «هنر نامه ی یمینی» در پانصد بیت، در مدح یمین الدوله بهرامشاه؛ دیوان شعر در حدود هشت هزار بیت.


کلمات دیگر: