کلمه جو
صفحه اصلی

لو اندرئاس سالومه

دانشنامه عمومی

لو آندرئاس سالومه. لو آندرئاس سالومه (زادهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۶۱ در سن پترزبورگ – درگذشتهٔ ۵ فوریه ۱۹۳۷ در گوتینگن) در ۱۲ فوریه سال ۱۸۶۱ در سن پترزبورگ به عنوان دختر یک ژنرال روس به دنیا آمد. در سال۱۸۸۷ با فردریش کارل آندرئاس شرق شناس ازدواج کرد. علایق متعدد و گوناگون وی و طبع علمی/هنری اش باعث آشنایی و ارتباط وی با تعدادی از مشاهیر زمان خودش شد که منجر به داشتن ارتباطی فعال و سرزنده با ناموران آن زمان از جمله نیچه، ریلکه و فروید گردید.
اروین یالوم
و نیچه گریه کرد
لو سالومه رمان، مقاله و داستان های زیادی نوشته است. وی در ۵ فوریه سال ۱۹۳۷ در گوتینگن در گذشت. لو سالومه را بیشتر به دلیل عشق نیچه به او و سپس خیانت او و پل ری به نیچه می شناسند.

نقل قول ها

لو آندرئاس سالومه. لو آندرئاس سالومه (زادهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۶۱ در سن پترزبورگ – درگذشتهٔ ۵ فوریه ۱۹۳۷ در گوتینگن) روانکاو و نویسنده روس تبار آلمانی بود. لو سالومه را بیشتر به دلیل عشق نیچه به او می شناسند.
• «هرگز آن ساعت هایی را فراموش نخواهم کرد که نیچه برای نخستین بار مرا با رمز و رازهای اندیشه خود آشنا کرد. آوایش بسیار آرام بود و می شد احساس سرخوردگی ژرف را در آن باز شناخت… اگر کسی این حرف ها را می شنید، فکر می کرد که دو ابلیس با هم سخن می گویند… برای نخستین بار که در باب مازوخیسم سخن گفتم، با نیچه (این سادومازوخیست) بود. یادم می آید که هنگام این گفتگوها نمی توانستیم به هم نگاه کنیم.»• «پیوسته مسحور اندیشه های نیچه می شدم، ولی ناگزیر به آن ها شک می ورزیدم تا اسیر آن ها نگردم و تصویری واضح از آن ها را در ذهن خود پدیدآورم. این اندیشه ها مسحورکننده است، ولی هم زمان آدمی را از خود می راند.»• شعری که لو سالومه اندک زمانی پس از ترک روسیه سرود و نیچه را بسیار تحت تأثیر قرار داد.• «این دختر پیوند استوار دوستی با من بسته است: استوارتر از هر آنچه بر روی زمین یافت می شود. مدت هاست که بخت این چنین به من روی نیاورده است. امیدوارم شاگرد واقعی ام را یافته باشم و اگر عمرم کفاف ندهد، لو ادامه دهندهٔ راه من و تفکرم باشد.» -> نیچه
• «آن وقت ها در ارتا تصمیم گرفته بودم تا گام به گام او را با آخرین دستاوردهای فلسفه خود آشنا سازم، زیرا او را نخستین کسی می دانستم که شایسته این کار است.» -> نیچه
• «با ارزش ترین و پرفایده ترین دوستی من تاکنون با لو سالومه بوده است. تازه از زمان همین آشنایی من برای نگارش زرتشت پخته شدم. این دوستی را به خاطر تو از دست دادم… لو با استعدادترین و خوش فکرترین مخلوقی است که در ذهن آدمی می گنجد.» -> نیچه
• «لو، غرق در اندیشه های تاریخ ادیان، نابغه ای است که حضور گاه و بی گاه و یاری او به من بسی نیک بختی است.» -> نیچه
• «از نظر من وجود لو واقعاً نیک بختی است، او تمامی انتظارهای مرا برمی آورد، امکان ندارد که دو انسان چنین به هم نزدیک باشند… لو اکنون آماده درک پنهان ترین بخش های فلسفه من است.» -> نیچه
• «لو بسیار زرنگ و مسلط بر خویشتن در رابطه با مردان و در عشق ناتوان است… به ظاهر پیوسته بیمار و در مرز جنون است، بدون سپاس، بدون شرم از نیک خواهان، بی وفا در دوستی با دیگران، ناتوان در احترام قلبی، متنفر از پاکی روح و بدون شرم از بیان اندیشه های علیه خویش، غیرقابل اعتماد و خشن.» -> نیچه
• «ولی، ای دوست بسیار عزیز، فکر کردم شاید هر دو خوشحال شوید که مدتی از شر من راحت باشید! … ای دوست عزیز، فکر بدی نکن و از لو هم چنین درخواست کن. من به هر دو شما صمیمانه علاقه دارم و می خواهم با دوری از شما این نکته را اثبات کنم. بالاخره باز هم یکدیگر را خواهیم دید، این طور نیست؟ … با عشق و علاقه بی پایان. ف. نیچه» در نامه ای به پاول ره -> نیچه
• «از دیوانگی ها یا خودپسندی جریحه دار شده من ناراحت نشوید و اگر روزی من دست به خودکشی زدم، نباید چندان ناراحت شد. این رویاپردازی های من ربطی به شما ندارد! (هتا حقیقت وجود من نیز تاکنون ربطی به شما نداشته است) ولی هر دو مرا نیمه دیوانه ای تنها و پریشان در نظر می آورید… ای دوست عزیز، ره، لطفاً به لو بگویید که همه سخنان مرا ببخشد و این چنین به من نیز فرصت می دهد تا او را ببخشم. زیرا تاکنون او را نبخشیده ام. بخشش دوستان دشوارتر از دشمنان است.» در نامه ای به پاول ره -> نیچه


کلمات دیگر: