لودویش هاینریش الدر فن میزس (آلمانی: [ˈlu:tvɪç fɔn ˈmi:zəs]۱۸۸۱–۱۹۷۳) (به آلمانی: Ludwig Von Mises) فیلسوف، اقتصاددان مکتب اتریش و لیبرال کلاسیک بود. او از چهره های برجسته مکتب اتریشی تفکر اقتصادی شد و بیش از همه به خاطر کارهایش در زمینه کنش شناسی شناخته می شود. او در ۱۹۴۰ در هراس از اشغال سوییس به دست رایش آلمان به ایالات متحده مهاجرت کرد. او بر جنبش لیبرترین در ایالات متحده در میانه قرن بیستم تأثیر قابل توجهی گذاشت.
The Theory of Money and Credit (1912, enlarged US edition 1953)
Nation, State, and Economy (1919)
"Economic Calculation in the Socialist Commonwealth" (1920) (article)
Socialism: An Economic and Sociological Analysis (1922, 1932, 1951)
Liberalismus (1927, 1962 – translated into English, with the new title The Free and Prosperous Commonwealth)
A Critique of Interventionism (1929)
A Critique of Interventionism
او را بیش از همه برای نوشتن کتاب های تئوریک تأثیرگذاری چون «عمل انسانی»، «سوسیالیسم»، «تئوری و تاریخ» و چندین اثر مطرح دیگر می شناسند؛ اما او همچنین در مجموعه درس گفتارهایی که سال ۱۹۵۹ در آرژانتین ایراد شدند، با زبانی غیرتخصصی که برای اهالی کسب وکار، استادان و معلمان و دانشجویان سایر رشته ها قابل استفاده باشد به تشریح رئوس اندیشه اقتصادی خود پرداخت. او در تجزیه و تحلیل تئوری خود با زبانی ساده بسیار چیره دست بود. واقعیت های مهم تاریخی را با اصول اقتصادی تشریح می کند. نشان می دهد که چطور سرمایه داری نظام سلسله مراتبی اروپای زمان فئودالیسم را از هم پاشاند و پیامدهای سیاسی روی کارآمدن انواع مختلف دولت ها را حلاجی می کند. از دیگر رئوس کار او بررسی نارسایی های سوسیالیسم و دولت رفاه است و نشان می دهد که چطور مصرف کنندگان و تولیدکنندگان با آزادی در نظام سرمایه داری می توانند مقاصد خود را برآورده سازند.
پدر وی، آرتور فون میزس، مهندس راه آهن و کارمند دولت و مادرش، آدله فون میزس بود. فون میزس هنوز در سن کودکی بود که خانواده اش به میهن مهاجرت کردند. وی در ۱۸۹۲ به Akademisches Gymnasium وارد شد و در آن جا به آموزش علوم انسانی پرداخت و با هانس کلسن (Mans Kelsen) همکاری نمود. او از ابتدا علاقه خاصی به تاریخ و سیاست داشت. به همین خاطر پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۹۰۰، در دپارتمان حقوق و علوم دولتی در دانشگاه وین شروع به تحصیل نمود.فون میزس، کار خود را تحت نظر کارل گرومبرگ (Carl Grumberg) و با طرفداری از مکتب تاریخی در علوم سیاسی آغاز کرد. در این مکتب بر تحقیق و پژوهش تأکید شده و اهمیت چندانی به تحلیل نظری داده نمی شود. اما میزس در پاییز ۱۹۰۳ کتاب «اصول علم اقتصاد» نوشته کارل منگر (Carl Merger) را که متنی بنیادین در مکتب اقتصاد اتریش است مطالعه کرد و مطالعه این کتاب او را از این روش تاریخ گرایانه دور نمود. وی در سالیان بعد، به ویژه در سمینار اویگن بوم فن باورک، وزیر مالی سابق و مدافع مکتب اتریش، به تعمیق مطالعات خود در زمینه تئوری اقتصادی پرداخت.
فون میزس در فوریه ۱۹۰۶ فارغ التحصیل شد. وی کار خود را به عنوان کارمند دولت در اداره امور مالی اتریش آغاز نمود، اما بعد از چند ماه به دلیل بیزاری از سازمان های دولتی آن جا را ترک کرد. پس از آن، دو سال در یک شرکت حقوقی در وین به عنوان کارآموز، مشغول به کار شد و همچنین، شروع به تدریس اقتصاد کرد. در اوایل سال ۱۹۰۹، به «اتاق تجارت و صنعت وین» ملحق شد که به مدت ۲۵سال در آن جا مشغول به کار بود. این نهاد، در آن زمان یک سازمان نیمه دولتی بود و از طریق نشریاتی که به چاپ می رساند، اثر قابل ملاحظه ای بر سیاست اتریش می گذاشت. فون میزس، به موازات فعالیت حرفه ای و شغلی اش، علایق بلندپروازانه دانشگاهی و علمی خود را دنبال کرد و رساله ای در باب پول و بانکداری به نگارش درآورد.
The Theory of Money and Credit (1912, enlarged US edition 1953)
Nation, State, and Economy (1919)
"Economic Calculation in the Socialist Commonwealth" (1920) (article)
Socialism: An Economic and Sociological Analysis (1922, 1932, 1951)
Liberalismus (1927, 1962 – translated into English, with the new title The Free and Prosperous Commonwealth)
A Critique of Interventionism (1929)
A Critique of Interventionism
او را بیش از همه برای نوشتن کتاب های تئوریک تأثیرگذاری چون «عمل انسانی»، «سوسیالیسم»، «تئوری و تاریخ» و چندین اثر مطرح دیگر می شناسند؛ اما او همچنین در مجموعه درس گفتارهایی که سال ۱۹۵۹ در آرژانتین ایراد شدند، با زبانی غیرتخصصی که برای اهالی کسب وکار، استادان و معلمان و دانشجویان سایر رشته ها قابل استفاده باشد به تشریح رئوس اندیشه اقتصادی خود پرداخت. او در تجزیه و تحلیل تئوری خود با زبانی ساده بسیار چیره دست بود. واقعیت های مهم تاریخی را با اصول اقتصادی تشریح می کند. نشان می دهد که چطور سرمایه داری نظام سلسله مراتبی اروپای زمان فئودالیسم را از هم پاشاند و پیامدهای سیاسی روی کارآمدن انواع مختلف دولت ها را حلاجی می کند. از دیگر رئوس کار او بررسی نارسایی های سوسیالیسم و دولت رفاه است و نشان می دهد که چطور مصرف کنندگان و تولیدکنندگان با آزادی در نظام سرمایه داری می توانند مقاصد خود را برآورده سازند.
پدر وی، آرتور فون میزس، مهندس راه آهن و کارمند دولت و مادرش، آدله فون میزس بود. فون میزس هنوز در سن کودکی بود که خانواده اش به میهن مهاجرت کردند. وی در ۱۸۹۲ به Akademisches Gymnasium وارد شد و در آن جا به آموزش علوم انسانی پرداخت و با هانس کلسن (Mans Kelsen) همکاری نمود. او از ابتدا علاقه خاصی به تاریخ و سیاست داشت. به همین خاطر پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۹۰۰، در دپارتمان حقوق و علوم دولتی در دانشگاه وین شروع به تحصیل نمود.فون میزس، کار خود را تحت نظر کارل گرومبرگ (Carl Grumberg) و با طرفداری از مکتب تاریخی در علوم سیاسی آغاز کرد. در این مکتب بر تحقیق و پژوهش تأکید شده و اهمیت چندانی به تحلیل نظری داده نمی شود. اما میزس در پاییز ۱۹۰۳ کتاب «اصول علم اقتصاد» نوشته کارل منگر (Carl Merger) را که متنی بنیادین در مکتب اقتصاد اتریش است مطالعه کرد و مطالعه این کتاب او را از این روش تاریخ گرایانه دور نمود. وی در سالیان بعد، به ویژه در سمینار اویگن بوم فن باورک، وزیر مالی سابق و مدافع مکتب اتریش، به تعمیق مطالعات خود در زمینه تئوری اقتصادی پرداخت.
فون میزس در فوریه ۱۹۰۶ فارغ التحصیل شد. وی کار خود را به عنوان کارمند دولت در اداره امور مالی اتریش آغاز نمود، اما بعد از چند ماه به دلیل بیزاری از سازمان های دولتی آن جا را ترک کرد. پس از آن، دو سال در یک شرکت حقوقی در وین به عنوان کارآموز، مشغول به کار شد و همچنین، شروع به تدریس اقتصاد کرد. در اوایل سال ۱۹۰۹، به «اتاق تجارت و صنعت وین» ملحق شد که به مدت ۲۵سال در آن جا مشغول به کار بود. این نهاد، در آن زمان یک سازمان نیمه دولتی بود و از طریق نشریاتی که به چاپ می رساند، اثر قابل ملاحظه ای بر سیاست اتریش می گذاشت. فون میزس، به موازات فعالیت حرفه ای و شغلی اش، علایق بلندپروازانه دانشگاهی و علمی خود را دنبال کرد و رساله ای در باب پول و بانکداری به نگارش درآورد.
wiki: لودویگ فن میزس