کلمه جو
صفحه اصلی

متالیکا

دانشنامه عمومی

متالیکا (به انگلیسی: Metallica) یک گروه موسیقی هوی متال آمریکایی است که در سال ۱۹۸۱ در شهر لس آنجلس فعّالیّت خود را آغاز کرد و سپس در سال ۱۹۸۱ اوّلین آلبومش با نام همه شان را بکش منتشر شد. متالیکا تاکنون ۱۰ آلبوم استودیویی، ۳ آلبوم زنده، ۵ کار اضافه (Extended Play)،‏ ۲۴ نماهنگ و ۴۵ تک آهنگ منتشر کرده است. این گروه ۹ بار برندهٔ جایزه گرمی شده است و ۶ تا از آلبوم هایش به طور پی درپی در «رنکینگ بیلبورد ۲۰۰» از شماره یک کار خود را شروع کرده است که این یک رکورد محسوب می شود. در سال ۲۰۱۸ متالیکا برنده جایزه معتبر پولار در سوئد شد متالیکا نخستین گروه هوی متالی است که برنده جایزه پولار می شود. آلبوم سال ۱۹۹۱ آن ها، متالیکا، بیش از ۱۵ میلیون نسخه در ایالات متحده و ۵۱ میلیون در سرار جهان فروش داشته که آن را ۲۵امین آلبوم پرفروش آمریکا ساخته است. گروه با انتشار آلبوم آهنربای مرگ به فروش کلّی ۱۰۰ میلیون نسخه در جهان رسید. متالیکا یکی از بهترین گروه های ترش متال است به گونه ای که عضوی از باشگاه «چهار بزرگ» ترش متال به حساب آمده و طرفداران بسیاری در سراسر جهان دارد.
لارس اولریش: درام (۱۹۸۱ - تا کنون)
جیمز هتفیلد: آواز، گیتار ریتم (۱۹۸۱ - تا کنون)
کرک همت: گیتار لید (۱۹۸۳ - تا کنون)
رابرت تروهیو: گیتار بیس (۲۰۰۳ - تا کنون)
ترش متال، هوی متال،
در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۸۱ لارس اولریش نوازنده درام به جیمز هتفیلد نوازنده گیتار و خواننده پیشنهادی می کند که جیمز نمی تواند آن را رد کند: «من برای گروهم، بر روی آلبوم جدید اسلیگل جایی برای یک آهنگ دارم».
حقیقت این است که لارس تا آن زمان گروهی نداشت ولی آن روز، هنگامی که جیمز به او پیوست این گروه دیگر شکل گرفته بود. آن دو اولین آهنگ را با یک دستگاه ارزان قیمت ضبط کردند درحالیکه جیمز وظیفه خواندن و نواختن گیتار ریتم و بیس را به عهده گرفت، لارس نواختن درام را به عهده گرفت و به تنظیمات موسیقی کمک کرد و نقش گرداننده را داشت. سرانجام ران مکگاونی برای نواختن گیتار بیس به گروه پیوست و دیو ماستین وظیفه نواختن گیتار را اتخاذ کرد. گروه اسم خودمانی متالیکا به معنی «یورش متال جوان» را انتخاب کرد و شروع به اجرای برنامه در شهر لس آنجلس کرد و در گشایش کنسرت گروه هایی چون ساکسون قطعاتی اجرا می کرد. آن ها سرانجام دمویی تمام عیار به نام «تا شلاق هست زندگی نیست» را ضبط کردند. این دمو در داخل و خارج توسط لارس و دوستان خرید و فروش کننده نوارهای متالش پخش شد. «تا شلاق هست زندگی نیست» توجه جمعیت زیرزمینی متال را برانگیخت و گروه علاقه مندانی خصوصاً در سانفرانسیسکو و نیویورک پیدا کرد. سپس دو برنامه در سانفرانسیسکو اجرا کردند و گروه تماشاچیان آنجا را از تماشاچیان «آنجایند که دیده شوند» در لس آنجلس، دوستانه تر یافت. آنجا همچنین توجه گروه خوب و آینده دار تروما خصوصاً نوازنده گیتار بیس آن ها یعنی کلیف برتون را جلب کردند. سرانجام متالیکا به شمال ایالت نقل مکان کرد و کلیف به گروه پیوست.

دانشنامه آزاد فارسی

متالیکا(Metallica)
گروه آمریکایی موسیقی هوی متال. این گروه در دهه­ ی ۱۹۸۰ موسیقی راک ترش را به جریان غالب موسیقی امریکا بدل کرد و در عین حال توانست ارتباط خود را با هوادارانش ادامه دهد. آلبوم سال ۱۹۹۱ آنها با عنوان متالیکا موفقیتی جهانی کسب کرد و از آن بیشتر از 15 میلیون نسخه فقط در آمریکا به فروش رسید. این گروه در ۱۹۸۱ در لس آنجلس و کالیفرنیا شکل گرفت و اعضای اصلی آن عبارت بودند از: جیمز هتفیلد (۱۹۶۳- آواز، گیتار ریتم)، کرک همت (۱۹۶۲- گیتار لید)، لارس اولریش (۱۹۶۲- درامز)، کلیف برتون (۱۹۶۲- ۱۹۸۶، گیتار باس)، رابرت تروهیو (1964- گیتار باس)، دیوید ماستین (1961- گیتار لید)، ران مک­گاونی (1963- گیتار باس) و لوید گرانت (1961- گیتار لید). اولین آلبوم گروه با عنوان همه ­شان را بکش(۱۹۸۳) با آلبوم دیگری با عنوان سوار بر آذرخش (۱۹۸۴) همراه شد، اما موفقیت عمده را آلبوم عروسک­ گردان (۱۹۸۶) برایشان به همراه آورد. موفقیت این آلبوم با مرگ کلیف برتون در تصادف اتوبوسِ حامل اعضای گروه متوقف ماند و جیسون نیوستد (۱۹۶۳- ) جانشین او شد. آلبوم ششم آنها (بارگذاری) واکنش­ های مختلفی برانگیخت، زیرا نشان می ­داد که گروه به سبک راک گرایش یافته است. این آلبوم در ۱۹۹6 روانه ی بازار شد. آخرین آلبوم گروه متالیکا در سال 2016 و با عنوان مصمم به خودتخریبی منتشر شده. این گروه 9 بار برنده­ ی جایزه­ ی گرمی شده است.
منابع
http://metallica-jameshetfield.noteahang.com/Post-3.aspx https://seemorgh.com/culture/music/12430-12430/

نقل قول ها

متالیکا یک گروه هوی متال آمریکایی است که بخش عظیمی از شهرت آنها، مربوط به متن اشعاری که دارند می باشد.
• "چه کسی به تو این قدرت را داده / که بگویی: من زندگیت را خواهم گرفت؟!"• "متهم به گناهی شدم / ولی این اتهام لعنتی / حقیقت ندارد!"• "انگار دیروزی هرگز وجود نداشته / مرگ مرا به آغوش گرمش می خواند / حالا تنها چیزی که می گم اینه، خداحافظ"• "بنظر می رسه زندگی در حال محو شدنه / هرروز و هرروز دورتر می شه / در درون خودم گم می شم / نه چیزی برام اهمیت داره، نه فرد دیگری• "هیچکس جز خودم / نمی تونه من را نجات بده / اما دیگه خیلی دیر شده"• "مرا بچش می بینی که مقدار بیشتری ازم می خواهی"• "ارباب عروسک ها / من هستم که بندهای تورا می کشم / ذهنت رو بهم می ریزم و رویاهایت را لگدکوب می کنم"• "ارباب! ارباب! / کجا هستند آن رویاهایی که قبلا داشتم؟! / ارباب، ارباب وعده های تو همه دروغ بود / خنده!!، خنده!! / تمام چیزی که می بینم و می شنوم صدای خنده است! / خنده، خنده، خنده به گریه های من..."• "جهنم به همه ی آنها می ارزد / در مقابل کارهایت پاداشی طبیعی است / این فقط شعری بی معنی و معمایی حل نشدنی است / از روزهایی که به تو وعده داده بودم عبور کن / اکنون زندگی تو خارج از فصل است و تو مرده ای بیش نیستی!!"• "چکش عدالت تورا خرد می کند / با تمام قوا"• "به دنبال حقیقت نگرد / برد (برایشان) همه چیز هست / خیلی ترسناک است، (ولی) خیلی حقیقی، خیلی واقعی!"• "هیچ چیز نمی تواند نجاتمان دهد!"• "نمی تونم چیزی را بخاطر بیاورم / حتی نمی تونم بگم که حقیقت داره یا خیاله / از درونم صدای شیون و ناله احساس می کنم / این سکوت وحشتناک، مرا از ادامهٔ زندگی باز می دارد"• "نفسم را به امید مرگ، درون سینه ام حبس می کنم / اوه، خدای من! لطفاً مرا از این کابوس بیدار کن"• "تاریکی مرا محو کرده / تنها چیزی که می بینم وحشت مطلقه / نه می تونم زندگی کنم / نه می تونم بمیرم / بدنم مثل زندان شده! / مین بیناییم را گرفت / قدرت تکلمم را گرفت / بازوانم را گرفت / پاهایم را گرفت / روحم را گرفت / و من را با زندگی جهنمی تنها گذاشت!• "روز وارد می شود / شب خارج می شود / دستم را بگیر / هرگز نمی توانی به سرزمین رویاهایت دست پیدا کنی!"• "رویاهای جنگ ، رویاهای دروغین / رویاهای آتش اژدها / و چیزهایی که نیش خواهند زد!"• "من رویاهایت هستم، تورا واقعی می کنم / چشمهایت هستم، زمانی که از خود بی خودی / و وقتی تلافی می کنی درد و رنجت می شوم / ناراحت کننده است، اما حقیقت دارد!"• "تنفر! تنفر تو هستم! هنگامی که به عشق نیاز داری تنفر تو هستم!"• "چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم، هرگز آنطور که باید در زندگیم ندرخشیدم / هرگز نخواهم بود، هرگز نخواهم دید٬ نمی بینم چیزی را که ممکن است وجود داشته باشد / چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم، هرگز آنطور که باید در زندگیم ندرخشیدم / هرگز آزاد نخواهم بود، نه می تونم خودم باشم، پس تورا نابخشوده می خوانم"• "سپس آن پیرمرد آماده می شود / تا در افسوس به دنیا آمدنش بمیرد / و آن پیرمرد من هستم"• "ولگرد، آواره، خانه بدوش، دربدر / هرچه می خواهید مرا بخوانید"• "اما کارهایم را بدون عجله انجام می دهم / من آزادم هرجایی که بخواهم حرف های ذهنم را بیان کنم / هرجایی که ممکن است پرسه بزنم / هرجا که سرم را بگذارم خانه ام است / و برروی سنگ قبرم حکاکی می کنم / جسمم به خواب رفته، اما روحم هنوز پرسه می زند"• "همیشه به خودمان باور خواهیم داشت که چه کسی هستیم و چیز دیگری اهمیت نخواهد داشت".• "هرگز به چیزهایی که می گفتند اهمیت نداده ام / هرگز به بازی هایی که می کرده اند اهمیت نداده ام / هرگز به کارهایی که انجام می دادند اهمیت نداده ام / هرگز به چیزهایی که می دانستند اهمیت ندادم / اما من می دانم"• "تو فقط ایستادی و داری فریاد می کشی / می ترسی که هیچکس صدایت را نشنیده باشد"• "تو خیلی دنیا را جدی گرفتی، و تموم سختی هایش را روی شونه هایت تحمل می کنی"• "از تو متنفر است پس مرا در آغوش بگیر / تا به خواب برود"• "پس خودم را می شکافم اما مراقب باش! چیزهایی درونم هستند که رحم نمی شناسند"• "پسرم، زندگیت مثل یک کتاب باز است، تا تمامش نکردی آنرا نبند"• "و گفت: فواره چون بالاتر رود، سخت تر بر زمین افتد"• "مامان، دارم به خانه بر می گردم، اما دیگر آن کسی نیستم که همیشه آرزویش را داشتی"• "ثروت و شهرت، آیینه ی پوچ، دیوانه شده / اما خاطرات باقی می مانند"• "خاکستر به خاکستر، غبار به غبار، پیش به سوی سیاهی"• "قلب سیاه هرروز سیاه تر می شود"• "این کلید را درونت دفن می کنم، چون تو نیز نابخشوده هستی"• "چگونه می توانم گم و ناپدید شوم اگر جایی برای رفتن نداشته باشم؟ / دریا های طلا را جستجو کردم، چگونه ممکن است که انقدر سرد و بی روح باشند؟ / چگونه می توانم گم شوم در حالی که در یاد یادآوری زندگی دوباره هستم / چگونه می توانم تورا مقصر بدانم زمانی که این من هستم که نمی توانم خود را ببخشم؟"• "مرا ببخش... / مرا نبخش... / مرا ببخش... / مرا نبخش... / مرا ببخش... / مرا نبخش... / مرا ببخش... / چرا نمی توانم خود را ببخشم؟"


کلمات دیگر: