کلمه جو
صفحه اصلی

نیکلای گوگول

دانشنامه عمومی

نیکلای واسیلیِویچ گوگول (به روسی: Никола́й Васи́льевич Го́голь)‏ (۱۸۰۹–۱۸۵۲) نویسندهٔ بزرگ روس بود. گوگول بنیان گذار سبک رئالیسم انتقادی در ادبیات روسی و یکی از بزرگترین طنزپردازان جهان است.
شب ها کنار دهکدهٔ دیکانکا (۱۸۳۱–۱۸۳۲) از این مجموعه داستان کوتاه، داستان انتقام موحش توسط عبدالرحیم احمدی و داستان ایوان فیودورویچ اسپونکا و خاله اش توسط خشایار دیهیمی ترجمه شده است.
میرگرود (۱۸۳۵) از این مجموعه داستان کوتاه، داستانهای ملاک قدیمی و چطور ایوان ایوانویچ با ایوان نیکیفورویچ دعوا کرد توسط خشایار دیهیمی ترجمه شده است.
تاراس بولبا (قسمتی از میرگرود؛ ۱۸۳۵)
آرابسک (۱۸۳۵) سه داستان از این مجموعه به فارسی منتشر شده است (داستان تصویر تحت عنوان پرتره ترجمه پرویز همتیان بروجنی انتشارات چشمه و داستانهای بلوار نیفسکی و یادداشتهای یک دیوانه ترجمه خشایار دیهیمی در کتاب یادداشتهای یک دیوانه و هفت قصه دیگر انتشارات نی)
بینی (۱۸۳۶) ترجمهٔ خشایار دیهیمی در کتاب یادداشتهای یک دیوانه و هفت قصه دیگر انتشارات نی
کالسکه (۱۸۳۶) ترجمه خشایار دیهیمی
شنل (۱۸۴۲) ترجمهٔ خشایار دیهیمی در کتاب یادداشتهای یک دیوانه و هفت قصه دیگر انتشارات نی
روح های مرده (۱۸۴۲) ترجمهٔ کاظم انصاری با نام نفوس مرده نشر اندیشه، و ترجمه فریدون مجلسی با نام مردگان زرخرید انتشارات نیلوفر. این کتاب در لیست روزنامه گاردین (۱۰۰۰ رمان که هر شخص باید بخواند) قرار دارد.
نمایشنامه بازرس (۱۸۳۶)، ترجمهٔ آبتین گلکار، انتشارات هرمس
نمایشنامه عروسی (۱۸۴۲)، ترجمهٔ آبتین گلکار، انتشارات هرمس
نمایشنامه قماربازان (۱۸۴۳) ترجمهٔ عبدالرحیم احمدی در کتاب انتقام موحش و قماربازان انتشارات دادار
پرتره ترجمهٔ پرویز همتیان بروجنی، نشر چشمه
گوگول در روستای بالشیِه ساروچینتسی در ایالت پولتاوا (واقع در اوکراین) به دنیا آمد. کودکی او در املاک خانوادگیشان در دهکدهٔ واسیلیِفکا سپری شد. در ۱۸۱۸ وارد مدرسهٔ شهرستان شد و سپس در دبیرستان علوم عالی شهر نیژین به تحصیل ادامه داد. پس از پایان دبیرستان به پترزبورگ رفت و امیدوار بود بتواند در آنجا شغل دولتی نان وآب داری به دست آورد، ولی پترزبورگ این امید را برآورده نساخت و گوگول مقامی بیش از یک کارمند ساده به دست نیاورد.
در ۱۸۲۹ منظومهٔ هانس کوشِل گارتِن را به چاپ رساند. این کتاب با موفقیتی روبه رو نشد و تقریباً تمام نسخه های آن را خود گوگول خرید و آتش زد. این ناکامی، نویسندهٔ نوپا را نسبت به ادبیات دلسرد کرد، ولی سرخوردگی او طولانی نبود. در سالهای ۱۸۳۱–۱۸۳۲ داستانهای منثور شبهایی در قصبهٔ نزدیک دیانکا منتشر شد و تحسین الکساندر پوشکین را برانگیخت. رمانتیسم این داستانها در مضمونهای افسانه ای و قصه وار آنها و نیز در به تصویر کشیدن زندگی خوش و بی غم مردم نمود می یافت. این اثر گویای عشق و علاقهٔ نویسنده به زادگاهش، اوکراین، و مردم آن است و در آن هنوز از خندهٔ تلخ و آمیخته به گریه که در مجموعهٔ بعدی داستانهای او با عنوان میرگورود (۱۸۳۵) احساس می شود خبری نیست. گوگول در میرگورود به نمایش زندگی پیش پاافتاده و مبتذل مردم عامی روی آورد. این نخستین بار بود که در ادبیات روس نیروی هولناک زندگیِ فاقد معنویت نمایان می شد و ریشه های اجتماعی آن آشکار می گشت.
گوگول از سال ۱۸۳۵ تا ۱۸۴۲ مشغول نگارش مجموعهٔ داستانهای پترزبورگی (شامل داستانهای دماغ، پرتره، کالسکه، بلوار نفسکی، یادداشتهای یک دیوانه و شنل) بود که در آنها استادیِ نویسنده در قلمروهای جدیدی جلوه می یافت: گوگول در این داستانها در مقام روایتگر شهرها رخ می نماید که عمق تضادهای اجتماعی موجود در شهر را به چشم دیده و دریافته است.

نقل قول ها

نیکلای گوگول (۱۸۰۹–۱۸۵۲) رمان نویس و داستان کوتاه نویس روس بود.
• «در چه جهان دلتنگ کننده ای زندگی می کنیم، آقایان.»How the Two Ivans Quarrelled (1835)


کلمات دیگر: