کلمه جو
صفحه اصلی

لودویگ فان بتهوون

دانشنامه عمومی

لودویگ فان بتهوون (به آلمانی: Ludwig van Beethoven)‏ (آلمانی: [ˈlu:tvɪç fan ˈbe:tˌho:fn̩] ( بشنوید)) (غسل تعمید در ۱۷ دسامبر ۱۷۷۰ – درگذشتهٔ ۲۶ مارس ۱۸۲۷) یکی از موسیقی دانان و آهنگ سازان برجستهٔ آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین (از ۱۷۹۲ تا پایان عمر) سپری کرد. او یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های موسیقی در دوران کلاسیک و رمانتیک بود. بتهوون، به عنوان موسیقی دان، همیشه مورد ستایش قرار گرفته و آوازهٔ او موسیقی دانان، آهنگ سازان، نوازندگان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار داده است.بتهوون در ۳۰ سالگی ۱۶ سونات پیانو و ۱۳ واریاسیون برای پیانو نوشته بود، ولی به این دو فُرمِ موسیقی، با شهامتِ بسیار یک فُرم سوم اضافه کرد؛ او فُرم اسکرتسو را ابداع و جایگزین منوئهٔ قدیم کرد.شمار قابل توجهی از آثار بتهوون، که در زمانی کوتاه و به فاصلهٔ نُه سال از ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۱ به وجود آمده است، از لحاظ عظمت و ژرفا فراتر از آثار هر هنرمند دیگری در جهان است؛ آن چنان که هرگز نتوانسته اند در زمانی به این کوتاهی، آثاری به این عظمت بیافرینند.از میان آثار شناخته شدهٔ بتهوون می توان از سمفونی سوم (حماسه)، سمفونی پنجم، سمفونی ششم (چوپانی)، سمفونی نهم (کُرال)، سونات پیانوی پاتِتیک، سونات پیانوی مهتاب، و سونات پیانوی هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولِمنیس نام برد. بتهوون برای هر سمفونی سال ها وقت صرف می کرد. سمفونی نهم او به تنهایی تا زمان تکمیل شدن، ده سال وقت گرفت؛ برای همین است که حدود چهل سمفونی از موتسارت و فقط نُه سمفونی از بتهوون مانده است.
سمفونی شماره ۱
سمفونی شماره ۲
سمفونی شماره ۳ (حماسه/ قهرمانی)
سمفونی شماره ۴
سمفونی شماره ۵
سمفونی شماره ۶ (چوپانی/ پاستورال)
سمفونی شماره ۷
سمفونی شماره ۸
سمفونی شماره ۹ (کُرال/ آوازی)
سمفونی شماره ۱۰ (بتهوون/کوپر) (ناتمام، منسوب)
برای الیزه (فور الیزه) (به آلمانی: Für Elise)
سونات پیانو شماره ۴
سونات پیانو شماره ۸ (پاتِتیک)
سونات پیانو شماره ۱۲
سونات پیانو شماره ۱۴ (مهتاب)
سونات پیانو شماره ۱۵
سونات پیانو شماره ۲۱
سونات پیانو شماره ۲۳ (آپاسیوناتا)
سونات پیانو شماره ۲۹
اُورتورِ اگمونت
اوورتورِ کوریولان
کوارتت زهی شماره ۱
کوارتت زهی شماره ۲
کوارتت زهی شماره ۳
کوارتت زهی شماره ۴
کنسرتو پیانو شماره ۵
تریپل کنسرتو
سونات ویولن شماره ۱
سونات ویولن شماره ۲
سونات ویولن شماره ۳
سونات ویولن شماره ۴
سونات ویولن شماره ۵ (بهار)
سونات ویولن شماره ۶
سونات ویولن شماره ۷
سونات ویولن شماره ۸
سونات ویولن شماره ۹ (کرویتزر)
سونات ویولن شماره ۱۰
سونات های ویولنسل شماره ۱ و ۲
سونات ویولنسل شماره ۳
سونات های ویولنسل شماره ۴ و ۵
میسا سولِمنیس
رمانس شماره ۱ برای ویولن
رمانس شماره ۲ برای ویولن
سِکستِت برای دو کُر و کوارتت زهی
سِپتِت
اُکتِت
آدلاید (آوازی)
دریای آرام و سفر پرشور
گِرمانیا (آوازی)
اپرای فیدِلیو
بتهوون در شهر بنِ آلمان متولد شد. پدرش، یوهان فان بتهوون، اهل هلند (فلاندر آن زمان) بود و مادرش، ماریا ماگدالِنا کِوِریش فان بتهوون، تبار اسلاو داشت. پدربزرگ پدری اش، لودویگ فان بتهوون (۱۷۱۲–۱۷۷۳)، در سال ۱۷۳۳ از هلند به بن نقل مکان کرده بود.
این خانواده صاحب هفت فرزند شد که چهار تن از آنان در کودکی درگذشتند. آنان که باقی ماندند عبارت بودند از سه برادر به نام های لودویگ، کاسپار کارل (۱۷۷۴–۱۸۱۵) و نیکولاوس یوهان (۱۷۷۶–۱۸۴۸).
اولین معلم موسیقی بتهوون پدرش بود. پدرش یکی از موسیقی دانان دربار بن بود. او مردی الکلی بود که سعی می کرد بتهوون را به زورِ کتک، به عنوان کودکی اعجوبه همانند موتسارت به نمایش بگذارد و از هنرنمایی های او کسبِ درآمد کند. البته استعداد بتهوون به زودی بر همگان آشکار شد. بعد از آن، بتهوون تحت آموزش کریستیان گوتلوب نیفه قرار گرفت. همچنین، بتهوون تحت حمایت مالیِ شاهزادهٔ اِلِکتور (همان درباری که پدرش در آن کار می کرد) قرار گرفت. بتهوون در ۱۷سالگی مادر خود را از دست داد و با پول اندکی که از دربار می گرفت، مسئولیت دو برادر کوچک ترش را بر عهده داشت.

نقل قول ها

لودویگ فان بتهوون یا لودویگ وان بتهوون (۱۶ دسامبر ۱۷۷۰ در بن - ۲۶ مارس ۱۸۲۷ در وین) آهنگساز آلمانی بود.
• «آنچه روزمره است مرا خسته می کند.» -> در نامه ای به «کارل فن بادن»، ۲۳ اوت ۱۸۲۳
• «برای «هندل» یک محفظهٔ مخصوص، این محفظه باید در هر اشکاف حاشیه ای داشته باشد تا جابه جایی را آسان کند؛ همچنین برای کتاب های بزرگ و کوچک.» -> دفتر خاطرات، دسامبر ۱۸۲۶، پس از این که یک دورهٔ کامل چهل جلدی از آثار «هندل» با چاپ اعلای «آرنولد» از طرف «یوهان آندره آس شتومف» به او هدیه شد.
• «حیف، حیف، دیر شد!» -> آخرین کلمات، او دیگر از محمولهٔ آخریِ شراب سفارشی لذت نخواهد برد. ۲۶ مارس ۱۸۲۷
• «دوستان، دست بزنید؛ کمدی به پایان رسید!» -> این کلمات، که در بستر مرگ ادا شده، به صورت های متفاوت تفسیر شده است؛ اما مورخ وی، «لودویگ نول»، می گوید: منظور بتهوفن از «کمدی»، زندگی در حال اتمام وی نبوده است، بلکه مراسم مذهبی بوده که به اصرار دوستانش توسط کشیش اجرا شد.
• «موسیقی مکاشفه ای بالاتر از هر فلسفه و حکمتی است. هرکس به آهنگ های من گوش فرادهد، باید از هر رنج و دردی که دیگران به دوش می کشند رهایی یابد.» -> دفتر خاطرات
• «اگر می خواهی خوشبخت باشی، برای خوشبختی دیگران بکوش زیرا آن شادی که ما به دیگران می دهیم، به دل خودمان برمی گردد.»• «بیشتر از هنرم به فضیلت مدیونم که نگذاشت با خودکشی به زندگی خود خاتمه دهم.»• «تا زمانی که مردم اطریش سوسیس و آبجو دارند، انقلاب نخواهند کرد.»• «تکامل باید هدف اولیه همهٔ هنرمندان حقیقی باشد.»• «حتی به ازای نصف کرهٔ زمین حاضر نیستم در مقابل هوی و هوس این و آن تسلیم شوم و مسلمأ چیزی را که از وجودم خارج نشده باشد حتمأ نخواهم نوشت.»• «خزان زندگی من فرارسیده، می خواهم مثل درختان باروری باشم که با یک تکان میوه های لذیذ هم چون باران از آن می ریزد.»• «در عالم چیزی بالاتر از محبت نمی بینم.»• «در عهد ما به روح های قوی احتیاج است تا ارواح ضعیف و خوار را شلاق بزنند.»• «در هنر هم مانند زندگی فقط آزادی و ترقی است.»• «دوری از مردم شریر دریچه سعادت و نیک بختی است.»• «زیانی که از اظهار حرف حق متوجه من گردد، به مراتب مرا گوارا و مطبوع تر است تا آن که با اخفای مطلبی ضرری به حق برسانم.»• «مادر سازنده جهان و تابلوی آفریدگار است.»• «من برای شادمانی به دنیا نیامده ام، آمده ام کارهای بزرگ انجام دهم.»• «من به میان مردم وارد نمی شوم مگر وقتی که احتیاج شدیدی آنرا ایجاد کند، از این پس هم چو تبعیدشدگان زندگی می کنم.»• «من می خواهم گریبان سرنوشت را بگیرم، او نمی تواند سر مرا در برابر زندگی خم کند.»• «موسیقی از فکر تراوش می کند و به قلب می نشیند.»• «موسیقی، سرزمینی است که روح من در آن حرکت می کند، در آنجا همه چیز گل های زیبا می دهد و هیچ علف هرزه ای در آن نمی روید، اما کمتر هستند اشخاصی که ب فهمند در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته است.»• «نمیدانم چه سری در هنرمندان حقیقی وجود دارد که هیچ کدام به دنیا روی خوش نشان نمی دهند.»• «هنر من باید برای سعادت بیچارگان اختصاص یابد.»• «هنر و دانش برگزیده ترین و بزرگوارترین مردم را به هم مربوط می سازد.»


کلمات دیگر: