کلمه جو
صفحه اصلی

گیس بریده

فارسی به انگلیسی

shameless

فرهنگ فارسی

تو نگو گیس بریده کارش از جای دیگر خراب بوده است .
گیسو بریده . زنی که به جرم تبهکاری یا جز آن گیسوان او را بریده باشند

لغت نامه دهخدا

گیس بریده. [ ب ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) گیسوبریده. زنی که به جرم تبهکاری یا جز آن گیسوان او را بریده باشند. لیکن در تداول امروز آن شدت معنی را از دست داده است و حتی زنان به خود نیز میگویند: من گیس بریده چرا این کار را کردم. و در تداول عام دشنام مانندی است به کنایه زنان را. چه بریدن گیسو یکی از جزاهای زانیه بوده است.

فرهنگ عمید

زن بدکاره.

دانشنامه عمومی

گیس بریده فیلمی به کارگردانی جمشید حیدری و نویسندگی حسن انصاریان ساختهٔ سال ۱۳۸۵ است.
محمدرضا شریفی نیا
گلشیفته فراهانی
سارا خوئینی ها
فهیمه راستکار
صدرالدین حجازی
شهره لرستانی
امیررضا گیتی بان
محمد خسروی
یوسف پشندی
پویا حیدری
مهدی فقیه
سودابه بیضایی
سعید بلندنظر
مهدی تولایی
سوگند قهرمانی
مهناز فصاحتی
مینا شهبازی
آسیه امیرسرداری
سهیلا نوروزی
هانیه پوری
محمدناصر سیدی
سودابه علیپور
حامد ناظمی
ساناز حبیبی
حوری مقدسی
فریبا امیری
محمدباقر سیدی
علی اصغر نجات

نقل قول ها

گیس بریده فیلم ایرانی به کارگردانی جمشید حیدری و نویسندگی حسن انصاریان ساختهٔ سال ۱۳۸۵ است.

واژه نامه بختیاریکا

پَل تاشیده؛ سر تاشیده


کلمات دیگر: