کلمه جو
صفحه اصلی

گی دو موپاسان

دانشنامه عمومی

'آنری رنه آلبر گی دو موپاسان' (به فرانسوی: Henri René Albert Guy de Maupassant) (زادهٔ ۵ اوت ۱۸۵۰-درگذشتهٔ ۶ ژوئیهٔ ۱۸۹۳) نویسنده فرانسوی است.
کوروش کمالی سروستانی، یکی قطره باران… ،۱۳۸۷، نشر قلمکده، ص۳۳۱
در سال ۱۸۵۰ در شاتو میرومنیل در تورویل-سور-ارک به دنیا آمد. او در کنار استاندال، انوره دو بالزاک، گوستاو فلوبر و امیل زولا یکی از بزرگترین داستان نویسان قرن نوزدهم فرانسه به شمار می آید. او در طول زندگی نسبتاً کوتاه ۴۳ ساله اش حدود ۳۰۰ داستان کوتاه، ۶ رمان و نیز ۳ سفرنامه، یک مجموعه شعر و مجلدی از چند نمایشنامه نوشت؛ ولی نقطه اوج کارهای موپاسان داستان های کوتاه اوست که برخی از آنها نظیر تپلی (داستان کوتاه) از شاهکارهای ادبیات داستانی جهان شمرده می شوند. موپاسان استاد نوعی از داستان کوتاه است که به قول سامرست موآم «می توانید آن را پشت میز شام یا در اتاق استراحت کشتی نقل کنید و توجه شنوندگان خود را جلب نمایید.»
او تحت تأثیر ویکتور هوگو نخست اشعاری عاشقانه سرود. بعدها با لوئی بویه و گوستاو فلوبر آشنا شد و همراه آنها به بررسی آثار بالزاک پرداخت و پس از آن به شکل جدی به نویسندگی روی آورد.
در سال ۱۹۸۲ پس از اقدام به خودکشی او را به تیمارستان بردند و در سال ۱۹۸۳ در همان جا دیده از جهان برگرفت.

نقل قول ها

انری رنه آلبر گی دو موپاسان (زادهٔ ۵ آگوست ۱۸۵۰-درگذشتهٔ ۶ ژوئیهٔ ۱۸۹۳) نویسنده فرانسوی است. او تحت تأثیر ویکتور هوگو نخست اشعاری عاشقانه سرود. بعدها با لویی بویه و گوستاو فلوبر آشنا شد و همراه آنها به بررسی آثار بالزاک پرداخت و پس از آن به شکل جدی به نویسندگی روی آورد.
• «انسان فرزند محیط و جامعه است که در آن نشو و نما و پرورش یافته است.»• «تنها یک چیز خوب در زندگی وجود دارد، که آن هم عشق است؛ و چقدر در مورد آن دچار سوءتفاهم می شوید! با آن مثل یک رسم دینی جدی یا چیز قابل خریدی مثل یک لباس برخورد کرده و چقدر آنرا خراب می کنید!»• «افراد سالمی که افکار بزرگ دارند هرگز نابغه حساب نمی شوند، در حالی که این صفت اعجاب آور با گشاده دستی به مغزهایی که اغلب حقیر و اندکی دیوانه اند نسبت داده می شوند.»• «عشق همیشه عشق است، به جایی که ممکن است وارد می شود. قلبی که با نزدیک شدن شما بتپد، چشمی که با دور شدن شما گریه کند چیزهای خیلی کمیاب، خیلی شیرین، خیلی با ارزشی هستند که هرگز نباید تحقیر شوند.»• «ما همیشه زیر بار رسوم قدیمی و نفرت انگیز اجداد وحشی ما ن زندگی می کنیم .»• «نظامی ها بلای جان مردم دنیا هستند.»• «از آنجایی که دولت ها به خود حق می دهند که مردمشان را بکشند، تعجب آور نیست اگر گاهی اوقات مردم هم به خود حق کشتن آنها را بدهند.»• «هر دولتی وظیفه دارد مثل کاپیتانی که از صدمه دیدن کشتی جلوگیری می کند مانع جنگ شود.»


کلمات دیگر: