کلمه جو
صفحه اصلی

نجیب محفوظ

دانشنامه عمومی

نَجیب مَحفوظ عبدالعزیز ابراهیم احمد الباشا نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۸۸، در ۱۱ دسامبر ۱۹۱۱ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه، به دنیا آمد و در ۳۰ اوت ۲۰۰۶ پس از یک عمل جراحی در بیمارستان درگذشت.
مصر القدیمة/ مصر باستان/ ۱۹۳۲
همس الجنون/ نجوای دیوانگی/ ۱۹۳۸
عبث الأقدار/ شوخی سرنوشت/ ۱۹۳۹
رادوبیس/ رادوبیس، دلداده فرعون/ ۱۹۴۳
کفاح طیبة/ جنگ طیبه/ ۱۹۴۴
خان الخلیلی/ خان خلیلی/ ۱۹۴۵
القاهرة الجدیدة/ قاهره مدرن/ ۱۹۴۶
زقاق المدق/ کوچه مدق/ ۱۹۴۷ ترجمه محمدرضا مرعشی پور
السراب/ سراب/ ۱۹۴۹
بدایة ونهایة/ آغاز و انجام/ ۱۹۵۱
ثلاثیة القاهرة: سه داستان از قاهره
بین القصرین/ میان دو کاخ/ ۱۹۵۶ تحت عنوان گذر قصر ترجمه شده است. این کتاب در لیست روزنامه گاردین (۱۰۰۰ رمان که هر شخص باید بخواند) قرار دارد.
قصر الشوق/ کاخ آرزو/ ۱۹۵۷
السکریة/ مستی/ ۱۹۵۷
اولاد حارتنا/ بچه های محلهٔ ما/ ۱۹۵۹
لیلة القدر/ شب قدر/ ۱۹۵۹
اللص والکلاب/ دزد و سگ ها/ ۱۹۶۱ ترجمه بهمن رازانی
السمان و الخریف/ بلدرچین و پاییز/ ۱۹۶۲
دنیاالله/ دنیای خدا/ ۱۹۶۲
الطریق/ راه/ ۱۹۶۴
الشحاذ/ گدا/ ۱۹۶۵
بیت سیء السمعة/ ۱۹۶۵
ثرثرة فوق النیل/ شناور بر روی نیل/ ۱۹۶۶
میرامار/ میرامار/ ۱۹۶۷ ترجمه رضا عامری
خمارة القط الأسود/ شراب خوار میکدهٔ گربه سیاه/ ۱۹۶۹
تحت المظلة/ زیر خیمه/ ۱۹۶۹
شهر العسل/ ماه عسل/ ۱۹۷۱
المرایا/ آیینه ها/ ۱۹۷۱
حکایة بلا بدایة ولا نهایة/ داستانی بدون آغاز و پایان/ ۱۹۷۱
الجریمة/ جنایت/ ۱۹۷۳
الحب تحت المطر/ عشق در باران/ ۱۹۷۳
الکرنک/ کرنک/ ۱۹۷۴
حکایات حارتنا/ بچه های محله ما/ ۱۹۷۵
قلب اللیل/ شب گرد/ ۱۹۷۵
حضرة المحترم/ آقای محترم (حضرت والا)/ ۱۹۷۵
ملحمة الحرافیش/ حماسه حرافیش/ ۱۹۷۷
الشیطان یعظ/ موعظه شیطان/ ۱۹۷۹
الحب فوق هضبة الهرم/ عشق بر روی آستانهٔ هرم/ ۱۹۷۹
عصر الحب/ زمان دوستی/ ۱۹۸۰
أفراح القبة/ در اوج شادی/ ۱۹۸۱
لیالی ألف لیلة ولیلة/ شب های هزار و یک شب/ ۱۹۸۲
الباقی من الزمن ساعة/ یک ساعت باقی مانده/ ۱۹۸۲
رأیت فیما یری النائم/ ۱۹۸۲
أمام العرش/ پیشوای آسمان/ ۱۹۸۳
رحلة ابن فطوطة/ سفر ابن فطوطه / ۱۹۸۳
التنظیم السری/ تنظیم سری/ ۱۹۸۴
العائش فی الحقیقة/ ۱۹۸۵
یوم مقتل الزعیم/ روزی که بزرگ قوم کشته شد/ ۱۹۸۵
حدیث الصباح والمساء/ حکایت روز و شب/ ۱۹۸۷
صباح الورد/صبح گل سرخ/ ۱۹۸۷
الفجر الکاذب/ فجر اول/ ۱۹۸۸
قشتمر/ ۱۹۸۸
أحلام فترة النقاهة/ رؤیای دوران بهبودی/ ۲۰۰۴
او که فرزند یک کارمند دولتی بود، در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر از سال ۱۹۳۴ تا زمان بازنشستگی اش در سال ۱۹۷۱ کار کرد. ابتدا در وزارت موقوفات مشغول به کار و سپس مدیر سانسور ادارهٔ هنر و سرانجام رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران آخر کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او ۳۰ کتاب داستانی نوشت و در سال ۱۹۸۸ برنده جایزه نوبل در ادبیات شد تا اولین عربی باشد که این جایزه را دریافت کند.
رمان های اولیهٔ او، مانند Rādūbīs (سال ۱۹۴۳؛ «رادوبیس»)، در زمان های مصر باستان می گذشت، اما هنگامی که شروع به نوشتن اثر بزرگش کرد، به توصیف جامعهٔ مدرن مصر روی آورده بود. این اثر Al-Thulāthiyya (سال های ۵۷–۱۹۵۶) بود که با نام The Cairo Trilogy یا سه گانهٔ مصر شناخته می شد. این سه رمان، زندگی سه نسل از خانواده های متفاوت را در قاهره از جنگ جهانی اول تا بعد از کودتای نظامی سال ۱۹۵۲ که موجب سقوط شاه فاروق شد بیان می کند. این سه گانه، بررسی هوشمندانه و رسوخ کننده ای از اندیشه ها، رفتارها و تغییرات اجتماعی در مصر را فراهم می کند.
در کارهای بعدی، محفوظ، دیدگاه های منتقدانه از رژیم سلطنتی قدیمی مصر، استعمار انگلیس و مصر کنونی را بیان داشت. تعداد زیادی از رمان های برجستهٔ او، در مورد مسائل اجتماعی شامل زنان و زندانیان سیاسی است.

نقل قول ها

نَجیب مَحفوظ نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات، در ۱۱ دسامبر ۱۹۱۱ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه، به دنیا آمد و در ۳۰ اوت ۲۰۰۶ پس از یک عمل جراحی در بیمارستان درگذشت.
• «مصر، محل تولد محل بزرگ شدن محل زندگی من است. مصر فقط کشوری مشخص شده با مرزها نیست. مصر، تاریخ انسانیت است ومن عاشق زندگی در آن هستم؛ و امیدوارم که مصر را ترک نکنم مگر اینکه ترکم کنند، یا تبعیدم کنند.»• «من فرزند دو تمدنی هستم که در زمانی خاص در طول تاریخ با هم امتزاج شادمانه ای داشته اند. اولین تمدن که هفت هزار ساله است تمدن مصری است؛ و دومین تمدن که هزار و چهارصد ساله است تمدن اسلامی است...» -> او که به دلیل بیماری نتوانست در مراسم دریافت جایزه نوبل شرکت کند، در متنی که برای این مراسم ارسال کرد خود را این گونه معرفی کرد
• «برای معرفی تمدن اسلامی من در مورد نحوه ایجاد یک اتحاد بین همه بشریت برمبنای آزادی، برابری و بخشش تحت قیمومیت خدا صحبت نمی کنم، یا در مورد عظمت پیامبرش صحبت نمی کنم یا ... بلکه تنها به این نکته اشاره می کنم که در یک نبرد پیروزمندانه در مقابل بیزانتین، مسلمانان اسرای جنگی را با تعدادی کتاب در زمینه فلسفه، پزشکی و ریاضیات که بازماندهی یونان باستان بود مبادله کردند و این نکته را معرف روح انسانی می دانم.» -> ادامه معرفی ..
• «راستی در گفتار و اخلاص در کردار، و اینکه رابطهٔ مردم نه بر اساسِ قانون که با نوعدوستی باید رقم بخورد، مرا شیفتهٔ خود می کند.»در میرامار• «روزها می گذرد، زندگی رشد می کند و شاخه ها بیرون می زند؛ سرنوشت ها (تقدیرها) در افق گرد می آیند.»در «الحرافیش»• «جذبهٔ عشق پایداری ندارد و جذبهٔ عشق بازی کوتاه تر از آن است که اثری بگذارد.»در «الحرافیش»• «درگذشت پدر رمان عرب» -> تیتر روزنامه شرق ۳۰ اوت ۲۰۰۶
• هنگامی که خبر مرگ استاد نجیب محفوظ به ما رسید، این سخنان رسا را که در وصف حال ما در دنیاست، به یاد آوردم. خداوند این را چنین آفریده و مقدمه کرده که چنین باشد. «خلق الموت و الحیاة» مرگ و زندگی را آفرید. می گویند: مرگ، دوست زندگی و زندگی، دوست مرگ است. -> دکتر عبدالمنعم ابوالفتوح، رئیس اتحادیه جهانی پزشکان عرب وعضو دفتر ارشاد جماعت اخوان المسلمین
• «محفوظ در لایه هایی از جریان داستان و بیان حالات درونی اشخاص نظریات فلسفی خود را نسبت به جنبه های مثبت و محرک عقاید و اخلاق سنتی در زندگی افراد خانواده و در ارتباط فرد با جامعه و جریانهای سیاسی به صورت ظریف بیان می کند؛ در عین این که تاثیرات منفی مذهب قشری و خالی از تفکر را که به نتایج غیراخلاقی و ضدانسانی مینجامد به طرق مختلف، از جمله طنز، به نقد می کشد. لذا این رمان یک داستان خالی از پیام فلسفی نیست» -> م. ح. پرندیان، مترجم کتاب بین القصرین از محفوظ (به فارسی، گذر قصر)
• «در ادبیات جهانی اثری نظیر گذر قصر به وجود نیامده است همان طوری که درباره بعضی کتاب های تولستوی، فلوبر و پروست نیز می توان همین نظر را متذکر شد.» -> کارشناس ادبی روزنامه ایندیپندنت، فیلیپ استوارت
• «گذر قصر یک شاهکار ادبی است.» -> نسیم داوود از روزنامه تایمز
• «این به خاطر قدرت نجیب محفوظ در ترسیم افراد بر حسب ظاهر آنها است که گذر قصر در بین افراد کشورهای مختلف دنیا چنین خواستار پیدا کرده است.» -> آلیس توماس الیس از روزنامه گار دین
• «کوچه ها، خانه ها، قصرها، مساجد و مردمی که در کتاب گذر قصر توصیف شده اند مثل خیابان های لندن که دیکنز در داستان های خود تصویر کرده است زنده و طبیعی اند... .» -> نیوزویک

پیشنهاد کاربران

بنام خدا
باسلام، نجیب محفوظ از ادبای قرن بیستم مصر هست که توانست اولین جایزه نوبل ادبیات را برای مصر به ارمغان بیاورد.
با تشکر


کلمات دیگر: