کلمه جو
صفحه اصلی

جان بری

فرهنگ فارسی

عمل جان بردن

لغت نامه دهخدا

جان بری.[ جام ْ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل جان بردن :
وای بر جان تو که بدگهری
جان بری کرده ای و جان نبری.
نظامی.
رجوع بجان بردن شود.

دانشنامه عمومی

جان بَری پِرِندِرگَست (به انگلیسی: John Barry) (۳ نوامبر ۱۹۳۳، بوینوس آیرس - ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱، نیویورک)، آهنگساز فیلم و رهبر ارکستر بریتانیایی بود. او به دلیل ساخت موسیقی برای یازده قسمت از سری فیلم های جیمز باند شناخته می شود.
اختاپوسی
از روسیه با عشق
الماس ها ابدیند
انگیزه های درونی
بازی با قلب
باغ وحش شیشه ای
بنال وطن
پگی سو ازدواج کرد
پنجه طلایی
پیشنهاد بی شرمانه
جلسه احضار ارواح در یک بعدازظهر بارانی
چاپلین
خارج از آفریقا
خاطرات کوئیلر
خانه عروسک
در خدمت سرویس مخفی ملکه
رابین و ماریان
رقصنده با گرگ ها
روزهای روشن زندگی
زندگی من
شیر در زمستان
طلوع مرکوری
فرانسیس
قرار ملاقات
کابوی نیمه شب
کبوتر
کودک پرافتخار
کینگ کونگ
گرمای بدن
گلوله آتشین
ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب
ماری، ملکه اسکاتلند
متخصص
مردی با طپانچه طلایی
معما
مون ریکر
مهارت ... و نحوه به دست آوردنش
نجواگران
نمایی از یک قتل
او در بیش از پنجاه سال فعالیت هنری خود، پنج جایزه اسکار را از آن خود کرد.

پیشنهاد کاربران

جان بری کردن : جان دیگران را بردن و کشتن بالکنایه آدم کشته ای ( قاتل هستی ) و کشته خواهی شد .
وای بر جان تو که بد گهری
جان بری کرده ای و جان نبری
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 574 )


کلمات دیگر: