کلمه جو
صفحه اصلی

درباری

فارسی به انگلیسی

court, courtier, courtly

courtier


مترادف و متضاد

courtier (اسم)
درباری، ندیم

فرهنگ فارسی

منسوب به دربار هر چیز منتسب به دربار ملازم و خادم پادشاه .

لغت نامه دهخدا

درباری. [ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب به دربار. هر چیز منتسب به دربار. هر کس که وابسته به دربار است. ملازم و خادم پادشاه. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه آزاد فارسی

دَرْباری (The Courtier)
کتابی از یک درباری ایتالیایی به نام بالداسّاره کاستیلیونه (۱۵۲۸). فضیلت های درباری آرمانی عصر رنسانس را توصیف می کند. کتاب درباری، که در قالب مکالمه ای میان درباریان و بانوان است، انسان درباری را نجیب زاده، سپاهی، دانشمند، و هنرشناس معرفی می کند و باید در همۀ زمینه ها انسانی بصیر، فرهیخته، سرآمد، و همواره بلندطبع، خوش سلیقه، و آزادمنش باشد. این کتاب خیلی زود به زبان های مختلف ترجمه شد؛ سر تامس هابی در ۱۵۶۲ آن را به انگلیسی ترجمه کرد و تأثیر عمیق و ماندگاری بر منش و رفتار اروپاییان گذاشت. کتاب درباری تصویری آرمانی از دربار اوربینو در زمان حکومت روشنگرانۀ دوک گوئیدبالدو دو مونتفلترو در ۱۵۰۸ تصویر می کند. این کتاب که در فاصله ۱۵۰۸ تا ۱۵۲۴ به تدریج نوشته و تکمیل شد، از الگویمکالمات افلاطون، فیلسوف یونانی، و رسالۀ خطیب، نوشتۀ سیسرون، خطیب رومی، پیروی می کند.

پیشنهاد کاربران

درگهی


کلمات دیگر: