حوزه های علمیۀ شیعی
مدرسه فیضیه
در تاریخ شیعه، شهرهایی، خواه به سبب بافت مذهبی (وجود مرقد امامان یا اولاد آنان علیهم السلام) یا سیاسی، برای دوره ای محدود، به مرکز مهم و اصلی ارائۀ تعالیم شیعی بدل شده اند. تا اواسط قرن ۲ق، شهر مدینه چنین وضعیتی داشته است. حوزه های درسی امام باقر (ع) و امام صادق (ع) عرصۀ تعلیم بسیاری از شیعیان و حتی اهل سنّت بوده است. کسانی چون مالک بن انس، ابوحنیفه و سفیان ثوری نزد ایشان درس خوانده بودند. سپس حوزۀ کوفه شکوفا شد. در دورۀ ابوالعباس سفّاح، امام صادق (ع) دو سال را در کوفه گذراندند و همۀ فعالیت آموزشی خود را به آن جا منتقل کردند. دلیل این کار بیشتر سیاسی بود، زیرا این سال ها، فاصلۀ انتقال قدرت از امویان به عباسیان بود و برای شیعیان فرصتی مناسب برای تبلیغ و ترویج معارف آنان بوده است. آل اعین، آل حیان تغلبی، بنی عطیه، بنی دراج و سایر خانواده های فقهی شیعی، حاصل تلاش تعلیمی شیعه در این شهر به ویژه در دورۀ شکوفایی این حوزه بودند. اصول اربعمأة یا چهارصد منبع معتبر معارف شیعی در همین حوزه به ظهور رسید. در اوایل قرن ۴ق، به سبب فشار حکومت عباسیان، بیشتر فقیهان و عالمان شیعی به قم و ری که در سلطۀ آل بویه بود، مهاجرت کردند. علی بن بابویه، پدر شیخ صدوق، خود شیخ صدوق، ابن قولویه، ابن جنید و کلینی را می توان از بزرگان مدرسۀ ری و قم برشمرد. دو کتاب مهم از کتاب های اربعۀ امامیه به نام «الکافی» و «من لایَحضُرُه الفقیه» حاصل عصر شکوفایی مدرسۀ قم و ری به شمار می رود. سپس در نیمۀ اول قرن ۵ق، با حضور شخصیت های بزرگ شیعی در بغداد مانند سید مرتضی و شیخ طوسی، بسیاری از فضلا و عالمان شیعی، حتی از قم و ری به بغداد رفتند و حوزۀ آن جا را رونق بخشیدند. در عهد شکوفایی حوزۀ بغداد مباحث اصول فقه و نیز فقه تطبیقی بسیار گسترش یافت؛ تا آن که بغداد، به دست مغولان تسخیر شد. اهالی حِلّه نزد هولاکو رفتند و امان طلبیدند و هولاکو به آنان امان داد. به همین سبب این شهر شیعه نشین به سبب امنیت و فراغت به مرکزی جدید برای مباحث شیعی بدل شد و عالمان و فقیهان بدان جا کوچیدند. در واقع حوزۀ علمیۀ حلّه، امتداد حوزۀ علمیۀ بغداد است. محقق حلی، علامۀ حلی، پسرش فخرالمحققین و ابن طاووس از بزرگان این مکتب اند. از پدیده های بدیع در این حوزه، تدوین دایرة المعارف های بزرگ فقهی و نیز اهتمام در دادن نظم منطقی به مباحث فقهی در قالب ابواب معیّن بوده است. این حوزه تا زمان شهید ثانی همچنان شکوفا بود. هم زمان با آن حوزۀ نجف در نیمۀ اول قرن ۵ق از مراکز مهم معارف شیعی بود. شیخ طوسی را باید احیاکنندۀ آن نامید. این حوزه گرچه هنوز هم مرکز اصلی مباحث شیعی به شمار می رود؛ زیرا بیشتر فقیهان و مراجع امامیه در آن پرورش یافته اند؛ اما از زمان شیخ عبدالکریم حائری و تأسیس حوزۀ علمیۀ قم، و نیز به علت فشارهای شدید رژیم بعث و اعدام بسیاری از عالمان حوزۀ نجف، رفته رفته جای خود را به این حوزه داد؛ با این حال عالمان امامی بسیار علاقه مندند حوزۀ نجف همانند گذشته شکوفا شود. شیخ مرتضی انصاری، آخوند خراسانی و میرزای شیرازی از بزرگان حوزۀ علمیۀ نجف اشرف هستند. از بزرگان چند قرن اخیر که دورۀ تحصیل خود را فقط در قم گذرانده اند، می توان از امام خمینی (ره) و شاگردان ایشان نام برد. از حوزه های علمیۀ دیگر شیعی که گاه بسیار محدود، روی شکوفایی به خود دیده اند می توان از حوزه های علمیۀ سامرا، کربلا، جبل عامل و مشهد نام برد. مدیریت عالی حوزه های علمیۀ شیعی را مراجع تقلید و مجتهدان برعهده دارند و آن را از لحاظ مالی و علمی پشتیبانی می کنند.
مدرسه فیضیه
در تاریخ شیعه، شهرهایی، خواه به سبب بافت مذهبی (وجود مرقد امامان یا اولاد آنان علیهم السلام) یا سیاسی، برای دوره ای محدود، به مرکز مهم و اصلی ارائۀ تعالیم شیعی بدل شده اند. تا اواسط قرن ۲ق، شهر مدینه چنین وضعیتی داشته است. حوزه های درسی امام باقر (ع) و امام صادق (ع) عرصۀ تعلیم بسیاری از شیعیان و حتی اهل سنّت بوده است. کسانی چون مالک بن انس، ابوحنیفه و سفیان ثوری نزد ایشان درس خوانده بودند. سپس حوزۀ کوفه شکوفا شد. در دورۀ ابوالعباس سفّاح، امام صادق (ع) دو سال را در کوفه گذراندند و همۀ فعالیت آموزشی خود را به آن جا منتقل کردند. دلیل این کار بیشتر سیاسی بود، زیرا این سال ها، فاصلۀ انتقال قدرت از امویان به عباسیان بود و برای شیعیان فرصتی مناسب برای تبلیغ و ترویج معارف آنان بوده است. آل اعین، آل حیان تغلبی، بنی عطیه، بنی دراج و سایر خانواده های فقهی شیعی، حاصل تلاش تعلیمی شیعه در این شهر به ویژه در دورۀ شکوفایی این حوزه بودند. اصول اربعمأة یا چهارصد منبع معتبر معارف شیعی در همین حوزه به ظهور رسید. در اوایل قرن ۴ق، به سبب فشار حکومت عباسیان، بیشتر فقیهان و عالمان شیعی به قم و ری که در سلطۀ آل بویه بود، مهاجرت کردند. علی بن بابویه، پدر شیخ صدوق، خود شیخ صدوق، ابن قولویه، ابن جنید و کلینی را می توان از بزرگان مدرسۀ ری و قم برشمرد. دو کتاب مهم از کتاب های اربعۀ امامیه به نام «الکافی» و «من لایَحضُرُه الفقیه» حاصل عصر شکوفایی مدرسۀ قم و ری به شمار می رود. سپس در نیمۀ اول قرن ۵ق، با حضور شخصیت های بزرگ شیعی در بغداد مانند سید مرتضی و شیخ طوسی، بسیاری از فضلا و عالمان شیعی، حتی از قم و ری به بغداد رفتند و حوزۀ آن جا را رونق بخشیدند. در عهد شکوفایی حوزۀ بغداد مباحث اصول فقه و نیز فقه تطبیقی بسیار گسترش یافت؛ تا آن که بغداد، به دست مغولان تسخیر شد. اهالی حِلّه نزد هولاکو رفتند و امان طلبیدند و هولاکو به آنان امان داد. به همین سبب این شهر شیعه نشین به سبب امنیت و فراغت به مرکزی جدید برای مباحث شیعی بدل شد و عالمان و فقیهان بدان جا کوچیدند. در واقع حوزۀ علمیۀ حلّه، امتداد حوزۀ علمیۀ بغداد است. محقق حلی، علامۀ حلی، پسرش فخرالمحققین و ابن طاووس از بزرگان این مکتب اند. از پدیده های بدیع در این حوزه، تدوین دایرة المعارف های بزرگ فقهی و نیز اهتمام در دادن نظم منطقی به مباحث فقهی در قالب ابواب معیّن بوده است. این حوزه تا زمان شهید ثانی همچنان شکوفا بود. هم زمان با آن حوزۀ نجف در نیمۀ اول قرن ۵ق از مراکز مهم معارف شیعی بود. شیخ طوسی را باید احیاکنندۀ آن نامید. این حوزه گرچه هنوز هم مرکز اصلی مباحث شیعی به شمار می رود؛ زیرا بیشتر فقیهان و مراجع امامیه در آن پرورش یافته اند؛ اما از زمان شیخ عبدالکریم حائری و تأسیس حوزۀ علمیۀ قم، و نیز به علت فشارهای شدید رژیم بعث و اعدام بسیاری از عالمان حوزۀ نجف، رفته رفته جای خود را به این حوزه داد؛ با این حال عالمان امامی بسیار علاقه مندند حوزۀ نجف همانند گذشته شکوفا شود. شیخ مرتضی انصاری، آخوند خراسانی و میرزای شیرازی از بزرگان حوزۀ علمیۀ نجف اشرف هستند. از بزرگان چند قرن اخیر که دورۀ تحصیل خود را فقط در قم گذرانده اند، می توان از امام خمینی (ره) و شاگردان ایشان نام برد. از حوزه های علمیۀ دیگر شیعی که گاه بسیار محدود، روی شکوفایی به خود دیده اند می توان از حوزه های علمیۀ سامرا، کربلا، جبل عامل و مشهد نام برد. مدیریت عالی حوزه های علمیۀ شیعی را مراجع تقلید و مجتهدان برعهده دارند و آن را از لحاظ مالی و علمی پشتیبانی می کنند.
wikijoo: حوزه_های_علمیه_شیعی