کلمه جو
صفحه اصلی

سفسفه

فرهنگ فارسی

بیختن آرد و مانند آن ٠ یا نا استوار کردن کار را ٠ ناکسی کردن ٠

لغت نامه دهخدا

( سفسفة ) سفسفة. [ س َ س َ ف َ ] ( ع مص ) بیختن آرد و مانند آن. ( اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). بیختن. ( المصادر زوزنی ). || نااستوار کردن کار را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ناکسی کردن. ( المصادر زوزنی ).

سفسفة. [ س َ س َ ف َ ] (ع مص ) بیختن آرد و مانند آن . (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بیختن . (المصادر زوزنی ). || نااستوار کردن کار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ناکسی کردن . (المصادر زوزنی ).



کلمات دیگر: