کلمه جو
صفحه اصلی

خشک بودن

فرهنگ فارسی

مقابل تر بودن یا بی شیر بودن

لغت نامه دهخدا

خشک بودن. [ خ ُ دَ ] ( مص مرکب ) مقابل تر بودن. ( یادداشت بخط مؤلف ). || بی شیر بودن. در پستان شیر نداشتن. ( یادداشت بخط مؤلف ) : همه گوسفندان از آن حی خشک بود. ( ترجمه طبری بلعمی ).


کلمات دیگر: