چوبی است باریک دراز پهن که بروی بوریا پیچند یا فلیته مانندی باریک دراز از زر و نقره و مانند آن .
سفیقه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( سفیقة ) سفیقة. [ س َ ق َ] ( ع اِ ) چوبی است باریک دراز، پهن که بر وی بوریا پیچند. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || فلیته مانندی باریک دراز از زر و نقره و مانند آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).
سفیقة. [ س َ ق َ] (ع اِ) چوبی است باریک دراز، پهن که بر وی بوریا پیچند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || فلیته مانندی باریک دراز از زر و نقره و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: