کلمه جو
صفحه اصلی

علی قلندر

فرهنگ فارسی

میکائیل وی از از امرای سلطان طاهر حاکم حله بود و چون پدرش سلطان احمد از بغداد نزد او آمد وی از پدر بترسید و با امرای خود که از جمله آنها امیر علی قلندر میکائیل بود یاغی گشت و از آب بگذشت و سلطان احمد از قرایوسف و سطان احمد با سلطان طاهر درگرفت طاهر شکست خورد و بقتل رسید

لغت نامه دهخدا

علی قلندر. [ ع َ ی ِ ق َ ل َ دَ ] ( اِخ ) ( امیر... )میکائیل. وی از امرای سلطان طاهر حاکم حله بود. و چون پدرش سلطان احمد از بغداد نزد او آمد وی از پدر بترسید و با امرای خود که از جمله آنها امیرعلی قلندر میکائیل بود یاغی گشت و از آب بگذشت و سلطان احمد از قرایوسف کمک خواست و در جنگی که بین قرایوسف و سلطان احمد با سلطان طاهر در گرفت طاهر شکست خورد و بقتل رسید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 516 شود.


کلمات دیگر: