کلمه جو
صفحه اصلی

خشک گیاه

فرهنگ فارسی

گیاهی است که مرده گیاه خشک

لغت نامه دهخدا

خشک گیاه. [ خ ُ ] ( اِ مرکب ) گیاهی است که مرده. گیاه خشک. گیاه از بین رفته : هائجه ؛ زمین خشک گیاه یا زردگیاه. ( منتهی الارب ). اهاجه ؛ خشک گیاه یا زردگیاه یافتن زمین را. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: