نام مقامیست در صفاهان که آستانه حضرت امیرالمومنین علی علیه التحیه مقرر کرده اند و آن حکم کعبه دارد که داخل آن ایمن است از آفات
علی قاپی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
علی قاپی. [ ع َ ] ( اِ مرکب ) دروازه بلند، چه در ترکی «قاپی » بمعنای دروازه است ، و علی قاپی کنایه از دروازه ملوک و سلاطین است. ( از آنندراج ). و رجوع به اصفهان و به عالی قاپو شود.
علی قاپی. [ ع َ ] ( اِخ ) نام مقامی است در صفاهان که آستانه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه التحیة مقرر کرده اند و آن حکم کعبه دارد که داخل آن ایمن است از آفات. ( فرهنگ چراغ هدایت ). ونیز رجوع به اصفهان و به عالی قاپو شود :
حیدر که در مدینه علم نبی است
مهرش ز غم جهان علی قاپی است.
جز علی قاپی درین آفاق ملجایی کجاست.
علی قاپی. [ ع َ ] ( اِخ ) نام مقامی است در صفاهان که آستانه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه التحیة مقرر کرده اند و آن حکم کعبه دارد که داخل آن ایمن است از آفات. ( فرهنگ چراغ هدایت ). ونیز رجوع به اصفهان و به عالی قاپو شود :
حیدر که در مدینه علم نبی است
مهرش ز غم جهان علی قاپی است.
سعید اشرف ( از چراغ هدایت ).
همچو سالک بر در آل نبی بردم پناه جز علی قاپی درین آفاق ملجایی کجاست.
سالک یزدی ( از آنندراج ).
علی قاپی . [ ع َ ] (اِ مرکب ) دروازه ٔ بلند، چه در ترکی «قاپی » بمعنای دروازه است ، و علی قاپی کنایه از دروازه ٔ ملوک و سلاطین است . (از آنندراج ). و رجوع به اصفهان و به عالی قاپو شود.
علی قاپی . [ ع َ ] (اِخ ) نام مقامی است در صفاهان که آستانه ٔ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه التحیة مقرر کرده اند و آن حکم کعبه دارد که داخل آن ایمن است از آفات . (فرهنگ چراغ هدایت ). ونیز رجوع به اصفهان و به عالی قاپو شود :
حیدر که در مدینه ٔ علم نبی است
مهرش ز غم جهان علی قاپی است .
همچو سالک بر در آل نبی بردم پناه
جز علی قاپی درین آفاق ملجایی کجاست .
حیدر که در مدینه ٔ علم نبی است
مهرش ز غم جهان علی قاپی است .
سعید اشرف (از چراغ هدایت ).
همچو سالک بر در آل نبی بردم پناه
جز علی قاپی درین آفاق ملجایی کجاست .
سالک یزدی (از آنندراج ).
کلمات دیگر: