کلمه جو
صفحه اصلی

خشک کام

فرهنگ فارسی

آب دهان خشک شده کنایه از تشنه

لغت نامه دهخدا

خشک کام. [ خ ُ ] ( ص مرکب ) آب دهان خشک شده ، کنایه از تشنه. ( یادداشت بخط مؤلف ).


کلمات دیگر: