کلمه جو
صفحه اصلی

دست نشاندگی

فارسی به انگلیسی

vassalage

فرهنگ فارسی

حالت و چگونگی دست نشانده . اطاعت

لغت نامه دهخدا

دست نشاندگی. [ دَ ن ِ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی دست نشانده. اطاعت. فرمانبری. رجوع به دست نشانده شود.

دانشنامه عمومی

دست نشاندگی (انگلیسی: Vassal) یا دست نشانده، عنوان رعیت یا رعیت نشین در سلسله مراتب جامعهٔ نظام فئودالیسم بود که بر پایه وفاداری و خدمت نظامی استوار بود. در واقع وجه تسمیه فئودالیسم قول وفاداری میان نجیب زادگان در عهد باستان موسوم به سوگند فئودالی است. از دیر باز وقتی دو نجیب زاده چنین سوگندی یاد می کردند، آن که برتر یا قدرتمند تر بود، به عنوان لرد یا ارباب دیگری و طرف دوم نیز خادم یا واسال لرد شناخته می شد. واسال عهد می کرد که به لرد خود وفادار باشد، هرگاه که به دربار او فراخوانده می شود اطاعت کند و هر سال چند روز مشخص را، که معمولاً چهل روز بود، به خدمت سپاه او در آید.
لرد نیز در ازای این وعده، تیول یا بخشی از املاک موروثی خود را در اختیار واسال قرار می داد. تیول قطعه زمینی بود که واسال نیز به نوبه خود بر آن حاکم می شد. از دیرباز شأن و قدرت هر نجیب زاده بر حسب وسعت و اهمیت تیولش تعیین می شد. شهزادگان، کنت ها، دوک ها و دیگر لردهای بزرگ و واسال های پادشاه بودند وتیول آن ها سلطان نشین ها، کنت نشین ها یا دوک نشین ها بود. این اعضای طبقه نجبای بلندپایه نیز با بستن عهد و پیمان های فئودالی و تقسیم تیولشان به تیول های کوچکتر، از وفاداری و خدمت نظامی لردهای کم اهمیت تر برخوردار می شدند. لردهای کم اهمیت تر نیز به نوبۀ خود با تقسیم املاک دریافتی به تیول های کوچکتر، سپاهیانی کوچک، متشکل از شوالیه هایی وفادار تشکیل می دادند.


کلمات دیگر: