کلمه جو
صفحه اصلی

روح عقلی

فرهنگ فارسی

بگفته امام غزالی از مراتب ارواح نورانیه بشریه است و آن روحی است که بدان معانی مستخرج از حس و خیال درک میشود و آن جوهر خاص انسانی است و در چاپا و بچه وجود ندارد و مدرکات آن معارف ضروری کلی است .

لغت نامه دهخدا

روح عقلی. [ ح ِ ع َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بگفته امام غزالی از مراتب ارواح نورانیه بشریه است و آن روحی است که بدان معانی مستخرج از حس و خیال درک میشود و آن جوهرخاص انسانی است و در چارپا و بچه وجود ندارد و مدرکات آن معارف ضروری کلی است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ذیل روح ). و رجوع به روح ( در اصطلاح حکمت ) شود.


کلمات دیگر: