خشک اصل درخت نهالی که خشک است
خشک نهال
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خشک نهال. [ خ ُ ن َ ] ( اِمرکب ) خشک اصل. درخت نهالی که خشک است. نهال خشک. کنایه از بی ثمر و بی فایده و غیر مفید است :
چون قوم نوح خشک نهالان بی برند
باد از تنور پیرزنی فتح بابشان.
چون قوم نوح خشک نهالان بی برند
باد از تنور پیرزنی فتح بابشان.
خاقانی.
کلمات دیگر: