هرگز رهایم مکن (به انگلیسی: Never Let Me Go) رمانی نوشته کازوئو ایشی گورو نویسنده ژاپنی بریتانیایی است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. این رمان در همان سال نامزد جایزه بوکر و در سال ۲۰۰۶ نامزد جایزه آرتور سی کلارک شد. مجله تایم نیز آن را به عنوان بهترین رمان سال ۲۰۰۵ برگزید و آن را در لیست ۱۰۰ رمان برتر انگلیسی زبان، از سال ۱۹۲۳ تا ۲۰۰۵ قرار داد. در سال ۲۰۱۰ این رمان به کارگردانی مارک رومانک، با همین نام از سوی هالیوود نیز دستمایه اقتباس سینمایی قرار گرفت.
کتی اچ سی و یک ساله داستان زندگیش را برای ما روایت می کند. کتی، تامی و روت دانش آموزان مدرسهٔ شبانه روزی نامعمولی به نام هیلشم هستند. در هیلشم دانش آموزان فقط به یادگیری و آفرینش هنرهایی مثل نقاشی، سفال گری و کاردستی می پردازند و بر سلامتی بچه ها نظارت شدیدی اعمال می شود. همچنان که کتی داستان بزرگ شدن خودش و دوستانش، عشق ناگفته اش به تامی و دوستی پر فراز و نشیبش با روت را پیش می برد، ما هم به آهستگی پی به حقیقت وجود این بچه ها می بریم.این دانش آموزان هیلشم به گونه ای هستند که متولد شده اند تا اعضای بدن خود را اهدا کنند و به تدریج بمیرند.انها ابتدا قبل از اهدای عضو مددکار می شوند.این اثر ایشی گورو، رمان تکان دهنده ای است آکنده از احساس شکنندگی انسان معاصر، خاطرات به یادماندنی شخصیت هایی که رفته رفته به حقیقت دوران کودکی به ظاهر شاد و نیز آینده خود پی می برند.
این کتاب توسط نشر افق با ترجمه ی مهدی غبرایی به چاپ رسیده است.همچین ترجمه ی دیگری از سهیل سمی هم موجود است.فیلمی هم در سال ۲۰۱۰ با همین نام ساخته شده است.
کتی اچ سی و یک ساله داستان زندگیش را برای ما روایت می کند. کتی، تامی و روت دانش آموزان مدرسهٔ شبانه روزی نامعمولی به نام هیلشم هستند. در هیلشم دانش آموزان فقط به یادگیری و آفرینش هنرهایی مثل نقاشی، سفال گری و کاردستی می پردازند و بر سلامتی بچه ها نظارت شدیدی اعمال می شود. همچنان که کتی داستان بزرگ شدن خودش و دوستانش، عشق ناگفته اش به تامی و دوستی پر فراز و نشیبش با روت را پیش می برد، ما هم به آهستگی پی به حقیقت وجود این بچه ها می بریم.این دانش آموزان هیلشم به گونه ای هستند که متولد شده اند تا اعضای بدن خود را اهدا کنند و به تدریج بمیرند.انها ابتدا قبل از اهدای عضو مددکار می شوند.این اثر ایشی گورو، رمان تکان دهنده ای است آکنده از احساس شکنندگی انسان معاصر، خاطرات به یادماندنی شخصیت هایی که رفته رفته به حقیقت دوران کودکی به ظاهر شاد و نیز آینده خود پی می برند.
این کتاب توسط نشر افق با ترجمه ی مهدی غبرایی به چاپ رسیده است.همچین ترجمه ی دیگری از سهیل سمی هم موجود است.فیلمی هم در سال ۲۰۱۰ با همین نام ساخته شده است.
wiki: رمانتیک است به کارگردانی دلمر دیوز که در سال ۱۹۵۳ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به کلارک گیبل، جین تیرنی، ریچارد هایدن، کنت مور و تئودور بیکل اشاره کرد.
۱۸ مارس ۱۹۵۳ (۱۹۵۳-03-۱۸) (بریتانیا)
۱ مه ۱۹۵۳ (۱۹۵۳-05-۰۱) (آمریکا)
۱۸ مارس ۱۹۵۳ (۱۹۵۳-03-۱۸) (بریتانیا)
۱ مه ۱۹۵۳ (۱۹۵۳-05-۰۱) (آمریکا)
wiki: علمی تخیلی محصول سال ۲۰۱۰ انگلستان که بر اساس رمانی به همین نام، نوشته کازو ایشی گورو در سال ۲۰۰۵ ساخته شده است. فیلم به کارگردانی مارک رومنک و نویسندگی الکس گارلند، بر اساس تاریخ متناوب است و حول محور شخصیت هایی چون کتی، روث و تامی به ترتیب با بازی کری مولیگان، کیرا نایتلی و اندرو گارفیلد می چرخد که هر سه آن ها درگیر عشقی مثلثی می شوند.
وبگاه رسمی هرگز رهایم مکن
هرگز رهایم مکن در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)
هرگز رهایم مکن - وبگاه راتن تومیتوس
هرگز رهایم مکن - وبگاه متاکریتیک
فیلم با جمله ای روی اسکرین شروع می شود که در سال ۱۹۵۲ یک پیشرفت پزشکی به انسان اجازه می دهد که بیشتراز ۱۰۰ سال عمر کند. باقی فیلم از زبان کتی دختر ۲۸ ساله روایت می شود. داستان دربارهٔ کودکی کتی اچ با دو دانش آموز دیگر با نام های روث و تامی و زندگی آن ها در یک مدرسه شبانه روزی مرموز به نام هلشیم است. مدرسه ای که به نظر غیرعادی می رسد. همهٔ دانش آموزان این مدرسه در نتیجه ژن کلونینگ متولد شدند در حالی که از این جریان بی خبر هستند. در آنجا، دانش آموزان درعوض خواندن علوم و ریاضیات به کشیدن نقاشی و خواندن آواز تشویق می شوند و بهترین اثر آن ها به یک گالری برده می شود که توسط مادام اداره می شود. در آنجا قانون سختی با شعار «خود را از داخل سالم نگه دار» وجود دارد. اما همه چیز با آمدن یک معلم جدید با نام خانم لوسی تغییر می کند. او مخفیانه و در سر یکی از کلاس ها دانش آموزان را از آینده و زندگی واقعی آن ها آگاه ساخت، که آن ها فقط اهداء کنندگان اعضا هستند و همه در اوایل بزرگسالی خواهند مرد، یا به تکامل خواهند رسید. فردای آن روز خانم لوسی دیگر در هلشیم کار نمی کرد. با گذشت زمان کتی و تامی به هم علاقه مند شدند، اما روث که به آن ها حسد می ورزید با تامی دوست شده و بیشتر زمان خود را باهم سپری می کردند. در نهایت دانش آموزان از ۱۸ سالگی باید مدرسه را ترک کنند تا برای اهدای اعضایشان به مراکز مراقبت برده شوند. به همین صورت کتی و تامی و روث وارد مزرعه cottages می شوند و در آنجا با زوج جوانی ملاقات می کنند که به این سه در مورد cloning می گویند و اینکه شایعه ای وجود دارد که اگر بتوانی ثابت کنی عشق واقعی داری می توانی اهدای اعضایت را به تعویق بیندازی. بعد از آن روث و تامی از هم جدا می شوند و کتی هم به عنوان مراقب مشغول بکار می شود و به عنوان جایزه مراقبت از کسانی که اعضایشان اهدا می شود کتی می تواند اهدای اعضایش را به تأخیر بیندازد درحالیکه شاهد مرگ تدریجی اهداکنندگان بعد از چندبار اهدای عضو است.
یکبار در بیمارستان کتی بعد از مدت ها روث را می بیند که بعد از عملش بسیار نحیف شده و باهم به دیدن تامی که حالا بعد از دو بار عمل حال و روز بهتری ندارد می روند و روث بخاطر اینکه سال ها باعث جدا ماندن کتی و تامی از هم شده بود از آن ها عذرخواهی می کند و آدرس مادام را به آن ها می دهد که قبلاً در هلشیم آثار هنری کودکان را در گالری هنری اش نمایش می داده. در حالی که روث در سومین عمل اهدایش از دنیا می رود. تامی و کتی به سراغ مادام می روند و در آنجا مدیر سابق مدرسه که با مادام زندگی می کند به آن ها می گوید چنین شایعه ای صحت ندارد که آن ها بتوانند با نشان دادن نقاشی هایشان به عنوان مدرکی برای عشقشان اهدای اعضای بدنشان را به تعویق بیندازند. در واقع در گالری ها با نمایش آثار کودکان هلشیم سعی بر این بوده به مردم نشان دهند افرادی که با هدف اهدای عضو به وجود می آیند دارای روح هستند نه اینکه نمایش آثارشان بمنزله نگاهی به درون روح آن ها باشد.
سرانجام تامی و کتی که ناامید بودند به هم وفادار می مانند و تامی در حالی که در اهدای عضوش از دنیا می رود کتی منتظر اولین اهدای عضوش در ماه بعد است و به این می اندیشد در حالی که کودکی اش نابود شده آیا زندگی او با زندگی کسانی که این عضوها را دریافت می کنند تفاوتی دارد؟ و در نهایت ما همه به کمال و تعالی می رسیم…
وبگاه رسمی هرگز رهایم مکن
هرگز رهایم مکن در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)
هرگز رهایم مکن - وبگاه راتن تومیتوس
هرگز رهایم مکن - وبگاه متاکریتیک
فیلم با جمله ای روی اسکرین شروع می شود که در سال ۱۹۵۲ یک پیشرفت پزشکی به انسان اجازه می دهد که بیشتراز ۱۰۰ سال عمر کند. باقی فیلم از زبان کتی دختر ۲۸ ساله روایت می شود. داستان دربارهٔ کودکی کتی اچ با دو دانش آموز دیگر با نام های روث و تامی و زندگی آن ها در یک مدرسه شبانه روزی مرموز به نام هلشیم است. مدرسه ای که به نظر غیرعادی می رسد. همهٔ دانش آموزان این مدرسه در نتیجه ژن کلونینگ متولد شدند در حالی که از این جریان بی خبر هستند. در آنجا، دانش آموزان درعوض خواندن علوم و ریاضیات به کشیدن نقاشی و خواندن آواز تشویق می شوند و بهترین اثر آن ها به یک گالری برده می شود که توسط مادام اداره می شود. در آنجا قانون سختی با شعار «خود را از داخل سالم نگه دار» وجود دارد. اما همه چیز با آمدن یک معلم جدید با نام خانم لوسی تغییر می کند. او مخفیانه و در سر یکی از کلاس ها دانش آموزان را از آینده و زندگی واقعی آن ها آگاه ساخت، که آن ها فقط اهداء کنندگان اعضا هستند و همه در اوایل بزرگسالی خواهند مرد، یا به تکامل خواهند رسید. فردای آن روز خانم لوسی دیگر در هلشیم کار نمی کرد. با گذشت زمان کتی و تامی به هم علاقه مند شدند، اما روث که به آن ها حسد می ورزید با تامی دوست شده و بیشتر زمان خود را باهم سپری می کردند. در نهایت دانش آموزان از ۱۸ سالگی باید مدرسه را ترک کنند تا برای اهدای اعضایشان به مراکز مراقبت برده شوند. به همین صورت کتی و تامی و روث وارد مزرعه cottages می شوند و در آنجا با زوج جوانی ملاقات می کنند که به این سه در مورد cloning می گویند و اینکه شایعه ای وجود دارد که اگر بتوانی ثابت کنی عشق واقعی داری می توانی اهدای اعضایت را به تعویق بیندازی. بعد از آن روث و تامی از هم جدا می شوند و کتی هم به عنوان مراقب مشغول بکار می شود و به عنوان جایزه مراقبت از کسانی که اعضایشان اهدا می شود کتی می تواند اهدای اعضایش را به تأخیر بیندازد درحالیکه شاهد مرگ تدریجی اهداکنندگان بعد از چندبار اهدای عضو است.
یکبار در بیمارستان کتی بعد از مدت ها روث را می بیند که بعد از عملش بسیار نحیف شده و باهم به دیدن تامی که حالا بعد از دو بار عمل حال و روز بهتری ندارد می روند و روث بخاطر اینکه سال ها باعث جدا ماندن کتی و تامی از هم شده بود از آن ها عذرخواهی می کند و آدرس مادام را به آن ها می دهد که قبلاً در هلشیم آثار هنری کودکان را در گالری هنری اش نمایش می داده. در حالی که روث در سومین عمل اهدایش از دنیا می رود. تامی و کتی به سراغ مادام می روند و در آنجا مدیر سابق مدرسه که با مادام زندگی می کند به آن ها می گوید چنین شایعه ای صحت ندارد که آن ها بتوانند با نشان دادن نقاشی هایشان به عنوان مدرکی برای عشقشان اهدای اعضای بدنشان را به تعویق بیندازند. در واقع در گالری ها با نمایش آثار کودکان هلشیم سعی بر این بوده به مردم نشان دهند افرادی که با هدف اهدای عضو به وجود می آیند دارای روح هستند نه اینکه نمایش آثارشان بمنزله نگاهی به درون روح آن ها باشد.
سرانجام تامی و کتی که ناامید بودند به هم وفادار می مانند و تامی در حالی که در اهدای عضوش از دنیا می رود کتی منتظر اولین اهدای عضوش در ماه بعد است و به این می اندیشد در حالی که کودکی اش نابود شده آیا زندگی او با زندگی کسانی که این عضوها را دریافت می کنند تفاوتی دارد؟ و در نهایت ما همه به کمال و تعالی می رسیم…
هرگز رهایم مکن (فیلم). هرگز رهایم مکن (به انگلیسی: Never Let Me Go) یک فیلم رمانتیک درام و علمی تخیلی محصول سال ۲۰۱۰ انگلستان که بر اساس رمانی به همین نام، نوشته کازو ایشی گورو در سال ۲۰۰۵ ساخته شده است. فیلم به کارگردانی مارک رومنک و نویسندگی الکس گارلند، بر اساس تاریخ متناوب است و حول محور شخصیت هایی چون کتی، روث و تامی به ترتیب با بازی کری مولیگان، کیرا نایتلی و اندرو گارفیلد می چرخد که هر سه آن ها درگیر عشقی مثلثی می شوند.
wiki: هرگز رهایم مکن (فیلم)