کلمه جو
صفحه اصلی

افین

فرهنگ فارسی

شتر بچه از مادر جدا شده

لغت نامه دهخدا

افین. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) شتربچه از مادر جداشده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شتربچه. ( آنندراج ). || ضعیف رای و عقل ، یا تکلف کننده در مدح خود به چیزی که نداشته باشد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ضعیف رای و عقل و همچنین مأفون. ( آنندراج ).در مثل گویند: ان الرقین یغطی افن الافین ؛ یعنی درم می پوشد سفاهت سفیه را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

افین روستایی در دهستان افین بخش زهان شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۱۳۱۵ نفر (در ۴۱۸ خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

آفین. رجوع شود به:هندسۀ

پیشنهاد کاربران

افین نام دهستانی است در خراسان جنوبی شهرستان زیرکوه، افین روستایی است تاریخی و مورد هدف گردشگری در این استان و دارای دو رودخانه و جاذبه های طبیعی و تاریخی فراوان. افین اولین خواستگاه زرشک بی دانه در ایران و جهان است که دارای باغات زرشک فراوان می باشد.


کلمات دیگر: