کلمه جو
صفحه اصلی

مشت رو

فرهنگ فارسی

( اسم ) یکی از گونه های مازریوم هفت برگ لوره .

لغت نامه دهخدا

مشت رو. [ م ُ ] ( اِ ) نوعی از مازریون باشد و آن دوایی است که بر بهق و برص طلا کنند نافع باشد و آن را مشت به سبب آن گویند که چون مشتی از آن بر روی کسی زنند روی آن کس سیاه گردد. ( برهان ) ( آنندراج ). نوعی از مازریون. ( ناظم الاطباء ). مازریون. و رجوع به مازریون شود.


کلمات دیگر: