کلمه جو
صفحه اصلی

زمنی

عربی به فارسی

بترتيب تاريخي , داراي تسلسل تاريخ , داراي ربط زماني


فرهنگ فارسی

جمع زمین

لغت نامه دهخدا

زمنی. [ زَ نا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ زمین. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). و رجوع به زمین ( بر جای مانده ) شود.

پیشنهاد کاربران

زَمنَی در زبان عربی به زمین گیران و از کار افتادگان گفته می شود. کسانی که بر اثر عوامل ژنتیکی یا سوانح، کور، فلج، معلول یا زمین گیر شده اند و راهی برای اداره معاش و زندگی ندارند نیز عائله نظام و نانخور دولت اسلامی هستند و حاکم اسلامی باید برای تامین نیازمندی هایشان اقدام کند


کلمات دیگر: