یک آشام یا یک شربت آب یا شراب و جز آن دادن .
جرعه دادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جرعه دادن. [ ج ُ ع َ / ع ِ دَ ] ( مص مرکب ) یک آشام یا یک شربت آب یا شراب و جز آن دادن :
بنامم زند زندگی قرعه ای
بدست کرم گر دهی جرعه ای.
بنامم زند زندگی قرعه ای
بدست کرم گر دهی جرعه ای.
ظهوری شیرازی ( از ارمغان آصفی ).
کلمات دیگر: