بهره و نصیب جستن از جیزی
رنگ جستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رنگ جستن. [ رَ ج ُ ت َ] ( مص مرکب ) بهره و نصیب جستن از چیزی. ( بهار عجم ).رجوع به رنگ ذیل معنی بهره و نصیب شود :
در و دیوار بوی گل گرفت از جستن رنگش
ز سیلابی که زآن کو بگذرد رنگ گلاب آید.
در و دیوار بوی گل گرفت از جستن رنگش
ز سیلابی که زآن کو بگذرد رنگ گلاب آید.
محمداسحاق شوکت ( از بهار عجم ).
کلمات دیگر: