خمیدن ٠ خمیده و منحنی شدن
چوگان شدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چوگان شدن. [ چ َ/ چُو ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) خمیدن. خمیده و منحنی شدن.گوژ شدن. خمیده و کمانی شدن. دوتا شدن :
چنین چند گردی درین گوی گردان
کزین گوی گردان شدت پشت چوگان.
چنین چند گردی درین گوی گردان
کزین گوی گردان شدت پشت چوگان.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: