کلمه جو
صفحه اصلی

خریدنی

فارسی به انگلیسی

mercenary, purchasable

فرهنگ فارسی

قابل خریدن در خور خریدن

لغت نامه دهخدا

خریدنی. [ خ َ دَ ] ( ص لیاقت ) قابل خریدن. درخور خریدن. لایق خریدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).


کلمات دیگر: