کلمه جو
صفحه اصلی

خاموش خاموش

فرهنگ فارسی

آهسته آهسته یواش یواش

لغت نامه دهخدا

خاموش خاموش. ( ق مرکب ) آهسته آهسته. یواش یواش. نرم نرمک :
بدر بر حلقه زد خاموش خاموش
برون آمد غلامی حلقه در گوش.
نظامی.


کلمات دیگر: