آنکه مرگ خواهد
جان سیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جان سیر. ( ص مرکب ) آنکه مرگ خواهد. آنکه از حیات سیر آمده است. مجازاً، بی باک و دلاور در جانبازی :
از برای آزمون می آزمود
زانکه بس مردانه و جان سیر بود.
از برای آزمون می آزمود
زانکه بس مردانه و جان سیر بود.
مولوی.
کلمات دیگر: